غزل شمارهٔ ۶۹۴
خیانتگر خیانت کرد و ما دل در خدا بسته
سر و پای خصومت را به زنجیر وفا بسته
لگام این دل خیره به دست صبر وا داده
طناب این دل وحشی به میخ شکر وابسته
تو ای همراه، ازین منزل مکن تعجیل در رفتن
که این جا در کمند او اسیرانند پابسته
به جای خویش میبینم درونت گر ببخشاید
چو در شهر کسان بینی غریبی مبتلا بسته
خبر کن سینهٔ ما را و بستان مژدهای نیکو
اگر بینی تو در گوشه دل اشکسته را بسته
ترا، ای زاهد، ار حالیست میترسی و لیکن ما
علم بر بوته آوردیم و سنجق بر هوا بسته
اگر در شرع دیدار رخ نیکو خطا باشد
بدور روی او چشمی نبینی از خطا بسته
عنان از دست رفت اکنون، چرا پندم نمیدادی
در آنروزی که میدیدی تو آنبند بلا بسته؟
نمیخواهم که بنمایم به جایی حال خود ورنه
به بخشایی تو چون بینی دلم را چند جا بسته
به تدبیر دل مسکین ازان چندین نمیکوشم
که میدانم نخواهد شد چنین اشکستها بسته
زبان اوحدی سازیست در بزم هوسبازان
برو ابریشم زاری ز بهر آن نوا بسته
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خیانتگر خیانت کرد و ما دل در خدا بسته
سر و پای خصومت را به زنجیر وفا بسته
هوش مصنوعی: خائن به ما خیانت کرد، اما ما اعتماد خود را به خدا از دست ندادیم و برای مقابله با دشمنی، خود را به وفا و صداقت بستهایم.
لگام این دل خیره به دست صبر وا داده
طناب این دل وحشی به میخ شکر وابسته
هوش مصنوعی: دل من که همیشه در حالت بیقراری و شوق است، حالا تحت کنترل صبر قرار گرفته و به آرامش رسیده است. مثل اینکه بند این دل سرکش به یک میخ شیرین بسته شده و از شدت هیجانش کم شده است.
تو ای همراه، ازین منزل مکن تعجیل در رفتن
که این جا در کمند او اسیرانند پابسته
هوش مصنوعی: ای همراه، عجله نکن از این جا بروی، چرا که در این مکان کسانی گرفتار عشق هستند و به آن وابستهاند.
به جای خویش میبینم درونت گر ببخشاید
چو در شهر کسان بینی غریبی مبتلا بسته
هوش مصنوعی: اگر در دل خود، با بخشش به دیگران نگاه کنی، میتوانی در وجود دیگران، درونِ خودت را ببینی. وقتی در میان مردم و در جایی غریب قرار میگیری، میتوانی مشکلات و دردهای آنها را احساس کنی.
خبر کن سینهٔ ما را و بستان مژدهای نیکو
اگر بینی تو در گوشه دل اشکسته را بسته
هوش مصنوعی: به ما خبر بده و اگر بتوانی، خبر خوشی را به ما برسان؛ چون اگر در دل ما بگویی، میتوانی در گوشهای از آن، غصه و درد را ببینی که در آنجا مخفی شده است.
ترا، ای زاهد، ار حالیست میترسی و لیکن ما
علم بر بوته آوردیم و سنجق بر هوا بسته
هوش مصنوعی: ای زاهد، اگر اکنون در حالتی هستی که میترسی، باید بدان که ما دانش و علم را در میدان عمل به نمایش گذاشتهایم و نشانهای از آن در آسمان قرار دادهایم.
اگر در شرع دیدار رخ نیکو خطا باشد
بدور روی او چشمی نبینی از خطا بسته
هوش مصنوعی: اگر در دین، دیدن چهرهی زیبا ناپسند است، چشمهایمان را از خطا برمیداریم تا به روی او نگاه نکنیم.
عنان از دست رفت اکنون، چرا پندم نمیدادی
در آنروزی که میدیدی تو آنبند بلا بسته؟
هوش مصنوعی: دیگر کنترل اوضاع از دست رفته است. چرا در زمانی که میدیدی گرفتار مشکلات هستم، به من نصیحت نمیکردی؟
نمیخواهم که بنمایم به جایی حال خود ورنه
به بخشایی تو چون بینی دلم را چند جا بسته
هوش مصنوعی: نمیخواهم حال خود را به کسی نشان دهم، چون اگر بفهمی صدای دلم را، میبینی که آن را در چندین جا پنهان کردهام.
به تدبیر دل مسکین ازان چندین نمیکوشم
که میدانم نخواهد شد چنین اشکستها بسته
هوش مصنوعی: من به خاطر تدبیر دل ضعیف خود تلاشی نمیکنم، چرا که میدانم این اشکها هیچگاه به پایان نخواهد رسید.
زبان اوحدی سازیست در بزم هوسبازان
برو ابریشم زاری ز بهر آن نوا بسته
هوش مصنوعی: زبان شاعر، به مانند ابزاری است که در مجالس خوشگذران به کار میآید. او بخواهد به خاطر آن نوا، پارچهای نرم و زیبا را به عنوان هدیه آماده کند.
حاشیه ها
1399/05/19 13:08
شاتقی
خیانتگر خیانت کرد و ما دل در خدا بسته ...