غزل شمارهٔ ۶۷۰
ای خرمن گل خوشهچین پیش تن و اندام تو
بلبل نخوانَد وصف گل تا من نگویم نام تو
بر بام رو تا خلق را در تیره شب روشن شود
ماهی ز طاق آسمان،ماهی ز طرف بام تو
یک بوسه در ده زان دهن وانگه بریز این خون من
تا در دمی حاصل شود هم کام من، هم کام تو
مثل دهانت شکری در مصر نتوان یافتن
ای مصر زیبایی نهان در زلف همچون شام تو
دیشب سلامی کردهای، چون قدر آن نشناختم
امروز خود را میکشم در حسرت دشنام تو
نشگفت از آه سرد من وز رنگ و روی زرد من
ای جان غم پرورد من پروردهٔ انعام تو
از سیم خالی میکنی وز مشک خالی میزنی
این دامها چند افگنی؟ ای اوحدی در دام تو
اطلاعات
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای خرمن گل خوشهچین پیش تن و اندام تو
بلبل نخوانَد وصف گل تا من نگویم نام تو
هوش مصنوعی: ای گلستان دلانگیز، زیباییهای تو آنقدر چشمنواز است که بلبل نمیتواند به تنهایی از تو سخن بگوید و تو هرگز نمیخواهی به وصف دیگری بپردازی تا زمانی که من نامت را بیان کنم.
بر بام رو تا خلق را در تیره شب روشن شود
ماهی ز طاق آسمان،ماهی ز طرف بام تو
هوش مصنوعی: به بام برو تا در تاریکی شب مردم روشن شوند، زیرا بر فراز آسمان، ماه از سمت بام تو درخشان است.
یک بوسه در ده زان دهن وانگه بریز این خون من
تا در دمی حاصل شود هم کام من، هم کام تو
هوش مصنوعی: یک بوسه از تو بگیرم و بعدش، این قلبم را به خاطر تو فدای عشق کنم تا در یک لحظه، هم شادی من به دست آید و هم خوشحالی تو.
مثل دهانت شکری در مصر نتوان یافتن
ای مصر زیبایی نهان در زلف همچون شام تو
هوش مصنوعی: دهان تو مانند شکر است و در مصر هیچکس را نمیتوان یافت که چنین باشد. ای زیبایی پنهان، زلفهایت شبیه به شبهای شام هستند.
دیشب سلامی کردهای، چون قدر آن نشناختم
امروز خود را میکشم در حسرت دشنام تو
هوش مصنوعی: دیشب از طرف تو یک سلام دریافت کردم، اما چون قدر و ارزش آن را نتوانستم درک کنم، امروز خودم را در حسرت و آرزوی دشنام تو میزنم.
نشگفت از آه سرد من وز رنگ و روی زرد من
ای جان غم پرورد من پروردهٔ انعام تو
هوش مصنوعی: شگفتی نکن از آه سرد و رنگ و روی زرد من. ای جان، تو که غم را پرورش دادی، من از نعمتهای تو بزرگ شدهام.
از سیم خالی میکنی وز مشک خالی میزنی
این دامها چند افگنی؟ ای اوحدی در دام تو
هوش مصنوعی: تو از چیزهایی که در دست نداری میگذری و به دنیای بی فایدهای توجه میکنی، این دامها که برای دیگران میگذاری، چه فایدهای دارد؟ ای اوحدی، خودت هم در این دام گرفتار شدهای.