غزل شمارهٔ ۶۴۵
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حاشیه ها
علامت سوال در بیت اول شاید درست نباشد:
مصراع اول:
"...خسرو خوبان، که من عاشقم ("که" حرف ربط دوجمله: "دید -که- من عاشقم" ).
مصراع دوم:
"و زمن بپوشانید رخ، چندان که من." (یعنی: "بهمان اندازه که من - جوردیدم، او رخ بپوشانید - ").
ممنون.
وای خدایا!!!....
من فکر می کنم سرِّ این شعر اینست که آخر هر بیت به ابتدای بیت بعدی متصل می شود...
و آخر بیت آخر به ابتدای بیت اول...و بصورت حلقوی تکرار می شود...
تا بحال نظیر آنرا ندیده بودم...حیرت آور است... و خواندن غزل به اینصورت، طنین خاصی به آن می دهد و آنرا به نثر مانند می کند.
لطفا علامت سوالها را بردارید... و بجای آن می توان در انتهای هر بیت سه نقط قرارداد.
ممنون.
---
پاسخ: با تشکر، علامتگذاری مطابق پیشنهاد شما تغییر کرد. کشف جالبی کردید من هم لذت بردم.
علامت گذاری سه نقطه ( ...) برای این مورد درست به نظر نمی آید. آن چه منظور شما را خواهد رساند یک ویرگول است و بس نه سه نقطه.
این صنعت در شعر می نواند در رده ی سحر حلال قرار گیرد.
---
پاسخ: با تشکر، مطابق نظر شما علامتگذاری شد.
بسیار عالی...
ولی درضمن این، توجه کنید که هر بیت درعین حال، به اول همان بیت هم قابل اتصال است...
(البته از لحاظ معنی، اتصال به اول بیت بعدی، مرجح است)
اما اتصال به اول همان بیت می تواند بصورت مجازی باشد (و عملا به قرینه حذف شود) و به این ترتیب، غزل بهمان صورت هم که هست، معنی خواهد داشت؛ مثلا:
خوف بدنامی ندارم، بیم رسواییم نیست
ور بمانم مدتی دیگر چنان میدان که من... ( "من خوف بدنامی ندارم")؛ که دیگر لازم نیست تکرار شود (اگر به قرینه حذف شده باشد)؛ چرا که "که" (یا "که من" ) دراینجا به همان مطلب نقل شده اشاره دارد.
یا هر بیت دیگر، مثلا آخرین بیت:
اوحدی را میشناسم، طالع خود دیدهام
ور تو حالم را بدانی، رحمت آری زآن که من (- همانطور که من - خودم را می شناسم و طالعم را می دانم؛ یعنی چندانکه من خودم را می شناسم، اگر تو هم مرا می شناختی، بر من رحمت می آوردی)
به این ترتیب فکر می کنم در هر سه قالب اگر شعر خوانده شود، معنی دار خواهد بود...
چه آخر هر بیت به اول بیت بعدی و بیت آخر به اول بیت اول
چه هر بیت به اول خودش
و چه خواندن "که من" بعنوان رجوعی (و تاکیدی) به آنچه که گفته و "پیش نهاده" شده در ابتدای همان بیت.
سپاسگزارم.
بیت چهارو پنجم ظاهرا جابجاست
توجه بفرمایید. اینطوری بنظر ارتباط ابیات درست تره
خوف بدنامی ندارم، بیم رسواییم نیست
ور بمانم مدتی دیگر چنان میدان که من،
هر چه گویم راست گویم، وین بتر کز هر طرف
من دوای درد دل پرسان و دل ترسان که من
دل به درد او سپارم، تن به مهر او دهم
وآن بلا را کس نداند بعد از آن درمان که من،
هم به ترک سر بگویم، هم دل از جان بر کنم
وآن زمان درد دلم را چارهای نتوان که من،