غزل شمارهٔ ۶۴۴
ای ز سودای تو در هر گوشهای آواره من
چارهٔکارم نه نیکو میکنی، بیچاره من!
روز مرگم بر سر تابوت خواهد شعله زد
آتش عشقت که در دل دارم از گهواره من
ای که گفتی: با جفای یار سیمین بر بساز
چند شاید ساخت؟ ز آهن نیستم، یا خاره، من
در زبان خاص و عام افتاد رازم چون سخن
ای مسلمانان، زبون افتادهام یک باره من
کاشکی! آن روی منظورش نمیدیدم ز دور
تا چو دوران کردمی از گوشهای نظاره من
خرقهٔ پرهیزم از سودای این دل پاره شد
خود نمییابم خلاص از دست این دل پاره من
اوحدی را عاشق و میخواره کرد او این چنین
ورنه تاکنون نبودم عاشق و میخواره من
غزل شمارهٔ ۶۴۳: چشم دولت را اگر زین به نظر هستی به منغزل شمارهٔ ۶۴۵: جور دیدم تا بدید آن خسرو خوبان که من،
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای ز سودای تو در هر گوشهای آواره من
چارهٔکارم نه نیکو میکنی، بیچاره من!
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق و فکر تو در هر گوشه و کنار سرگردان شدهام. کار من درست نمیشود، تو هم که به حال من توجهی نداری، بیچاره و درماندهام!
روز مرگم بر سر تابوت خواهد شعله زد
آتش عشقت که در دل دارم از گهواره من
هوش مصنوعی: در روز مرگم، عشق تو به اندازهای در دل من شعلهور خواهد شد که حتی بر تابوت من آتش خواهد زد، این عشق از زمان کودکیام در قلبم وجود داشته است.
ای که گفتی: با جفای یار سیمین بر بساز
چند شاید ساخت؟ ز آهن نیستم، یا خاره، من
هوش مصنوعی: ای کسی که گفتی: با ستم و بیمهری یار زیبا چگونه کنار بیایم؟ آیا میتوانم تحمل کنم؟ من مثل آهن نیستم که تحمل کنم یا مانند خار باشم.
در زبان خاص و عام افتاد رازم چون سخن
ای مسلمانان، زبون افتادهام یک باره من
هوش مصنوعی: راز من در زبان مردم و خاص و عام منتشر شده است. اکنون ای مسلمانان، در برابر این سخن، به شدت ناچیز و بیارزش شدهام.
کاشکی! آن روی منظورش نمیدیدم ز دور
تا چو دوران کردمی از گوشهای نظاره من
هوش مصنوعی: ای کاش! ای کاش که آن چهره مورد نظرش را از دور نمیدیدم، تا بتوانستم از گوشهای به او نگاه کنم و دلم کمی آرام بگیرد.
خرقهٔ پرهیزم از سودای این دل پاره شد
خود نمییابم خلاص از دست این دل پاره من
هوش مصنوعی: پوشش پرهیزگاری از آرزوی این دل پارهام پاره شد و نمیتوانم از دست این دل پاره رها شوم.
اوحدی را عاشق و میخواره کرد او این چنین
ورنه تاکنون نبودم عاشق و میخواره من
هوش مصنوعی: اوحدی را عاشق و میخوار کرد؛ اگر این کار را نمیکرد، من تا به حال نه عاشق بودم و نه میخوار.