غزل شمارهٔ ۶۴۰
دشمن دون گر نگفتی حال من
خود به گفتی چشم مالامال من
هر شبی از چرخ نیلی بگذرد
نالهای این تن چون نال من
حال من چون خال مشکین تیره شد
در فراق یار مشکین خال من
کاشکی! آن روی فرخ مینمود
تا ازو فرخنده گشتی فال من
روز عمرم شب شد و پیدا نگشت
روز این شبهای همچون سال من
بر دل ریشم دلیلی روشنست
راستی را پشت همچون سال من
مرغ او بودم، چرا برمیتپم؟
گر نزد تیر بلا بر بال من؟
کاشکی!دستم به مالی میرسید
کز برای دوست گشتی مال من
وه! که روز اوحدی بیروی دوست
شد سیه چون نامهٔ اعمال من
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دشمن دون گر نگفتی حال من
خود به گفتی چشم مالامال من
هوش مصنوعی: اگر دشمن پست حال مرا نگفت، خودم به چشمهایم پر از غم و اندوه میگویم.
هر شبی از چرخ نیلی بگذرد
نالهای این تن چون نال من
هوش مصنوعی: هر شب که از آسمان تیره و پرستاره میگذرد، صداهای این بدن مانند فریاد من به گوش میرسد.
حال من چون خال مشکین تیره شد
در فراق یار مشکین خال من
هوش مصنوعی: حالم مانند نقطهای تیره و غمگین شده است که در دوری محبوبم احساس میکنم.
کاشکی! آن روی فرخ مینمود
تا ازو فرخنده گشتی فال من
هوش مصنوعی: ای کاش آن چهره خوشبختی نمایان میشد تا از آن چهره، آینده خوشی برای من پیشبینی میشد.
روز عمرم شب شد و پیدا نگشت
روز این شبهای همچون سال من
هوش مصنوعی: روزهای عمرم به پایان رسید و مانند شبهایی طولانی گذشت که به نظر میرسد سالها طول کشیدهاند. در این شبها هیچ نشانهای از روز و روشنایی وجود ندارد.
بر دل ریشم دلیلی روشنست
راستی را پشت همچون سال من
هوش مصنوعی: در دل شکستهام، دلیلی روشن وجود دارد که حقیقتی مانند سالهای زندگیام را پشت سر میگذارد.
مرغ او بودم، چرا برمیتپم؟
گر نزد تیر بلا بر بال من؟
هوش مصنوعی: من مانند مرغی هستم که در تنگنای سختی قرار دارم، چرا باید نگران و مضطرب باشم؟ حتی اگر تیغههای بلا بر بال من باشد، چرا باید بترسم؟
کاشکی!دستم به مالی میرسید
کز برای دوست گشتی مال من
هوش مصنوعی: ای کاش! میتوانستم به مالی دست پیدا کنم که به خاطر دوستی، مال من شود.
وه! که روز اوحدی بیروی دوست
شد سیه چون نامهٔ اعمال من
هوش مصنوعی: چقدر وحشتناک است که روزی بیروی دوست من به تیرهگی روزگار من تبدیل شد، به اندازهای که برای نامهٔ اعمال من سیاه و ناامیدکننده باشد.