گنجور

غزل شمارهٔ ۶۲۶

دوستی با دشمنان ما مکن
سود ایشان و زیان ما مکن
خون من خوردی، دلم را غم بخور
دل ببری،قصد جان ما مکن
چون میانت خون ما ریزد، کمر
گو: فضولی در میان ما مکن
از لب خود کان دشمن بر میار
زهر قاتل در دهان ما مکن
ای که میرانی به دشنامم ز در
جز به شمشیر امتحان ما مکن
گر نبیند چشم ما جز روی تو
گوش بر آه و فغان ما مکن
راز عشقت گر بگویم آشکار
داروی درد نهان ما مکن
گر نمیرد اوحدی پیشت روان
هیچ رحمت بر روان ما مکن

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دوستی با دشمنان ما مکن
سود ایشان و زیان ما مکن
هوش مصنوعی: با دشمنان خود دوست نشوید، زیرا این کار به نفع آن‌ها و به ضرر شماست.
خون من خوردی، دلم را غم بخور
دل ببری،قصد جان ما مکن
هوش مصنوعی: تو از من بهره‌برداری کردی و به دلم غم وارد کردی، اما نگذار قصد جانم را داشته باشی.
چون میانت خون ما ریزد، کمر
گو: فضولی در میان ما مکن
هوش مصنوعی: اگر در میان ما خونی ریخته شود، تو دیگر در کار ما دخالت نکن!
از لب خود کان دشمن بر میار
زهر قاتل در دهان ما مکن
هوش مصنوعی: از لب خود زهر دشمن را بیرون بیاور و در دهان ما نریز.
ای که میرانی به دشنامم ز در
جز به شمشیر امتحان ما مکن
هوش مصنوعی: ای کسی که با دشنام دادن من را می‌کشی، از در خارج نشو جز با شمشیر آزمایش من.
گر نبیند چشم ما جز روی تو
گوش بر آه و فغان ما مکن
هوش مصنوعی: اگر چشم ما جز چهره تو چیزی نبیند، پس گوش به آه و ناله ما نده.
راز عشقت گر بگویم آشکار
داروی درد نهان ما مکن
هوش مصنوعی: اگر راز عشق تو را بگویم، ممکن است دردهای مخفی من فاش شود، پس بهتر است این موضوع را پنهان نگه‌دارم.
گر نمیرد اوحدی پیشت روان
هیچ رحمت بر روان ما مکن
هوش مصنوعی: اگر اوحدی پیش تو نرود و ناپدید شود، هیچ لطفی به روح ما نکن.