گنجور

غزل شمارهٔ ۶۲۱

تا ندانی ز جسم و جان مردن
پیش آن رخ کجا توان مردن؟
عاشقی چیست؟ زنده بودن فاش
وآنگه از عشق او نهان مردن
از برون جهان نشاید مرد
در جهان باید از جهان مردن
هیچ دانی حیات باقی چیست؟
پیش آن خاک آستان مردن
اهل یاریست، یار، در غم او
سهل کاریست هر زمان مردن
بوسه‌ای زان دهن بخواهم خواست
که نشاید به رایگان مردن
اوحدی، دل به دیگری مسپار
تا نباید چو دیگران مردن

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا ندانی ز جسم و جان مردن
پیش آن رخ کجا توان مردن؟
هوش مصنوعی: تا زمانی که ندانید چطور باید از جسم و جان خود فراتر بروید، در برابر آن چهره زیبا نشود که چگونه می‌توان مرد.
عاشقی چیست؟ زنده بودن فاش
وآنگه از عشق او نهان مردن
هوش مصنوعی: عاشقی یعنی زندگی کردن به طور آشکار و در عین حال با عشق او به طور پنهان مردن.
از برون جهان نشاید مرد
در جهان باید از جهان مردن
هوش مصنوعی: انسان باید در زندگی واقعی با چالش‌ها و سختی‌ها روبرو شود و از آن‌ها بگذرد، نه اینکه تنها به دنیای بیرون وابسته باشد. برای رشد و پیشرفت، باید در درون خود به تحول و تغییر بپردازد و از سختی‌ها عبور کند.
هیچ دانی حیات باقی چیست؟
پیش آن خاک آستان مردن
هوش مصنوعی: آیا می‌دانی زندگی جاودانه چیست؟ در برابر خاک درگاهی که به مرگ منتهی می‌شود.
اهل یاریست، یار، در غم او
سهل کاریست هر زمان مردن
هوش مصنوعی: یاران در کنار هم، در زمان غم و اندوه، به سادگی و به راحتی کنار هم می‌مانند و دست از یاری نمی‌کشند. هر زمان که یکی از آنها به مرگ نزدیک شود، این حمایت و همراهی ادامه دارد.
بوسه‌ای زان دهن بخواهم خواست
که نشاید به رایگان مردن
هوش مصنوعی: می‌خواهم از آن لب که بوسه‌ای بگیرم، اما نمی‌خواهم این بوسه بی‌دلیل و کار آسانی باشد که باعث مرگ من شود.
اوحدی، دل به دیگری مسپار
تا نباید چو دیگران مردن
هوش مصنوعی: دل خود را به کسی نسپار، زیرا ممکن است مانند دیگران دچار درد و رنج شوی.