غزل شمارهٔ ۶۲۰
از تو میسر نشد کنار گرفتن
پیش تو داند دلم قرار گرفتن
کعبهٔ من کوی تست و حج دل من
حلقهٔ آن زلف تابدار گرفتن
گر ز دل من به گرد غصه برآری
از تو نخواهد دلم غبار گرفتن
عشق ترا نیک میشمردم و بد شد
جهل بود کار عشق خوار گرفتن
دست نگارین مبر به تیغ، که ما خود
دست بشستیم ازین نگار گرفتن
حاصلت از یار چون به جز غم دل نیست
توبه کن، ای اوحدی، ز یار گرفتن
رو به کناری بساز، چون نتوانی
کام دل خویش در کنار گرفتن
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از تو میسر نشد کنار گرفتن
پیش تو داند دلم قرار گرفتن
هوش مصنوعی: دل من نمیتواند در حضورت آرام بگیرد، چون نمیتوانم از تو دور شوم و کنار بگذارمت.
کعبهٔ من کوی تست و حج دل من
حلقهٔ آن زلف تابدار گرفتن
هوش مصنوعی: مکان مقدس من، کوی توست و زیارت قلب من، گره زدن به آن زلفِ پرتابدار است.
گر ز دل من به گرد غصه برآری
از تو نخواهد دلم غبار گرفتن
هوش مصنوعی: اگر از دل من غم و اندوهی برآید، دلم نمیخواهد که تو غبار حزن بر من بپاشی.
عشق ترا نیک میشمردم و بد شد
جهل بود کار عشق خوار گرفتن
هوش مصنوعی: من عشق تو را خوب و ارزشمند میدانستم، اما نادانی باعث شد که عشق را بیارزش تلقی کنم.
دست نگارین مبر به تیغ، که ما خود
دست بشستیم ازین نگار گرفتن
هوش مصنوعی: دست زیبا و نگاری شدهات را با تیغ مخراش، زیرا ما خود از این کار دست شستهایم.
حاصلت از یار چون به جز غم دل نیست
توبه کن، ای اوحدی، ز یار گرفتن
هوش مصنوعی: اگر در رابطهات با معشوق تنها چیزی که نصیبت شده، غم و اندوه است، بهتر است از این عشق دست بکشی و توبه کنی.
رو به کناری بساز، چون نتوانی
کام دل خویش در کنار گرفتن
هوش مصنوعی: اگر نمیتوانی به خواستهات برسی، بهتر است کنار بکشی و از تلاش بیحاصل دست برداری.