غزل شمارهٔ ۶۰۳
کیست آن مه؟ که میرود نازان
عاشقان در پیش سراندازان
پای وصلش ز سوی ما کوتاه
دست هجرش به جان ما یازان
حلقهای دو زلف چون رسنش
چنبر گردن سر افرازان
بر سر چار سوی دل مشهور
کمر او ز کیسه پردازان
در خم زلف او زبون دلها
چون کبوتر به چنگل بازان
میدواند میان لشکرگاه
از چپ و راست همچو طنازان
دست در دامنش زنم روزی
بر در بارگه چو سربازان
بوسهای خواهمش، و گر ندهد
بستانم به دولت غازان
اوحدی، دل مده به غمزهٔ او
کشکارا کنند غمازان
غزل شمارهٔ ۶۰۲: بنامیزد! چه رویست این؟ که حیرانند ازو حورانغزل شمارهٔ ۶۰۴: ای کس ما، چون شدی باز مطیع کسان؟
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کیست آن مه؟ که میرود نازان
عاشقان در پیش سراندازان
هوش مصنوعی: کیست آن زیبای دلربا که با دلفریبی و ناز خود، عاشقان را به دنبال خود میکشاند و در برابر نگهبانانش با وقار و فخر حرکت میکند؟
پای وصلش ز سوی ما کوتاه
دست هجرش به جان ما یازان
هوش مصنوعی: پای وصل او به ما نمیرسد و جداییاش جان ما را میآزارد.
حلقهای دو زلف چون رسنش
چنبر گردن سر افرازان
هوش مصنوعی: دو زلف مانند حلقهای است که به دور گردن افرازان میچرخد.
بر سر چار سوی دل مشهور
کمر او ز کیسه پردازان
هوش مصنوعی: بر دور دل، محبوبی با کمر زیبا به چشم میخورد که از دست بافندگان مهارتمند ساخته شده است.
در خم زلف او زبون دلها
چون کبوتر به چنگل بازان
هوش مصنوعی: دلهای حسرتزده چون کبوترانی در دام شکارچیان، در پیچ و تاب زلف او گرفتار هستند.
میدواند میان لشکرگاه
از چپ و راست همچو طنازان
هوش مصنوعی: او مانند طنزپردازان، به چپ و راست در میان میدان نبرد حرکت میکند و میچرخد.
دست در دامنش زنم روزی
بر در بارگه چو سربازان
هوش مصنوعی: روزی به درگاه او میروم و درخواست خود را با تمام ادب و تواضع مطرح میکنم، مانند سربازانی که در برابر یک فرمانده زانو میزنند.
بوسهای خواهمش، و گر ندهد
بستانم به دولت غازان
هوش مصنوعی: میخواهم از او بوسهای بگیرم، و اگر ندهد، آنرا با قدرت و ترفند خود به دست میآورم.
اوحدی، دل مده به غمزهٔ او
کشکارا کنند غمازان
هوش مصنوعی: دل خود را به چشمان فریبندهاش نسپار، چرا که غمزنان و دلشکستگان زیادی وجود دارند که به عشقش دچار شدهاند.