غزل شمارهٔ ۵۹۸
یاران و دوستداران جمعند و جام گردان
مطرب همیشه گویا، ساقی مدام گردان
قومی در انتظاریم، این جا دمی گذر کن
وین قوم را به لطفی از لب غلام گردان
گوینده گشته مطرب وانگه کدام گفتن؟
گردنده گشته ساقی و آن گه کدام گردان؟
ساغر ز سیم ساده با آب لعل دایر
مجمر ز زر پخته با عود خام گردان
غیر از تو هیچ کامی در خورد نیست ما را
بخرام و عیش ما را زان رخ تمام گردان
شام سیاه ما را چون صبح کن ز چهره
صبح سفید دشمن از غصه شام گردان
من باده با تو خوردن کردم حلال بر خود
گو: خویش را همی کش، بر ما حرام گردان
تشریف ده زمانی، ای ماه و اوحدی را
هم سر به چرخ بر کش، هم نیکنام گردان
غزل شمارهٔ ۵۹۷: نگارینا، به وصل خود دمی ما را ز ما بستانغزل شمارهٔ ۵۹۹: دلا،خوش کرده ای منزل به کوی وصل دلداران
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یاران و دوستداران جمعند و جام گردان
مطرب همیشه گویا، ساقی مدام گردان
هوش مصنوعی: دوستان و یاران دور هم جمع شدهاند و موسیقیدان همیشه با صدای دلنشینش در حال نواختن است و ساقی دائم مشغول سرو نوشیدنی است.
قومی در انتظاریم، این جا دمی گذر کن
وین قوم را به لطفی از لب غلام گردان
هوش مصنوعی: گروهی در انتظار هستند، اینجا لحظهای بمان و با محبت خود، این گروه را خوشحال کن.
گوینده گشته مطرب وانگه کدام گفتن؟
گردنده گشته ساقی و آن گه کدام گردان؟
هوش مصنوعی: آن که آغاز به نوازندگی کرده، دیگر چه شنیدنی میخواهد؟ و آن که حالا به سروکله زدن با شراب پرداخته، پس دیگر چه چرخاندنی مدنظرش است؟
ساغر ز سیم ساده با آب لعل دایر
مجمر ز زر پخته با عود خام گردان
هوش مصنوعی: یک جام ساده از نقرهای که درونش با آب لعلین پر شده، و مجمری ساخته شده از زر خالص با عودی خام داخلش در حال چرخش است.
غیر از تو هیچ کامی در خورد نیست ما را
بخرام و عیش ما را زان رخ تمام گردان
هوش مصنوعی: جز تو هیچ خوشی برای ما نیست. بیا و با زیباییات زندگی ما را کامل کن.
شام سیاه ما را چون صبح کن ز چهره
صبح سفید دشمن از غصه شام گردان
هوش مصنوعی: ای کاش شب تاریک ما را مانند صبح روشن کنی تا چهرهی سپید دشمن، غم و اندوه شب را از بین ببرد.
من باده با تو خوردن کردم حلال بر خود
گو: خویش را همی کش، بر ما حرام گردان
هوش مصنوعی: من نوشیدنی را با تو نوشیدم و به خودم اجازه میدهم که بگویم: تو هم میتوانی خودت را بکشانی، اما برای ما این کار ممنوع است.
تشریف ده زمانی، ای ماه و اوحدی را
هم سر به چرخ بر کش، هم نیکنام گردان
هوش مصنوعی: ای ماه، زمانی به ما کرامت کن و اوحدی را نیز به آسمان بلند ببر و او را معروف و محبوب بساز.