غزل شمارهٔ ۵۹۶
چو آتشست به گرمی هوای تابستان
بده دو کاسه ازان آب لعل، یا بستان
هوای عشق و هوای می و هوای تموز
سه آتشند، که خواری کنند با مستان
بیار شیره و پرکن شراب و نقل بنه
بریز سوسن و گل بر در سرا بستان
ز هر حدیث به آواز مطربی کن گوش
که عندلیب ز مرغول او برد دستان
ز دست لاله جبینی شراب گیر به دست
که عقل سر بنهد، چون برون کند دستان
من و محبت خوبان ز عهد مهد ازل
دو کودکیم که خوردیم شیر یک پستان
در آن زمان که زما دادها ستانی باز
نشاط عشق، خدایا، ز اوحدی مستان
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو آتشست به گرمی هوای تابستان
بده دو کاسه ازان آب لعل، یا بستان
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف احساسات و شدت گرما در تابستان میپردازد و از شما میخواهد که دو کاسه آب رنگین و زیبا (که به لعل تشبیه شده) را برای کاهش حرارت ارائه دهید. همچنین، این جمله به معنای درخواست برای برطرف کردن تشنگی و ناراحتی ناشی از گرماست.
هوای عشق و هوای می و هوای تموز
سه آتشند، که خواری کنند با مستان
هوش مصنوعی: عشق، می و فصل تابستان هر کدام مانند آتشهایی هستند که میتوانند به حالتی غریب و سرمستکننده تبدیل شوند و انسانها را به نوعی خواری و ذلت بکشند.
بیار شیره و پرکن شراب و نقل بنه
بریز سوسن و گل بر در سرا بستان
هوش مصنوعی: میخواهم شیره را بیاوری و ظرف را پر کنی، نقل را هم بگذار و گلهای سوسن و دیگر گلها را بر در باغ بپاشی.
ز هر حدیث به آواز مطربی کن گوش
که عندلیب ز مرغول او برد دستان
هوش مصنوعی: به هر سخنی به عنوان یک نوازنده گوش فراده، زیرا بلبل از صدای او با شوق و ذوق میرقصد.
ز دست لاله جبینی شراب گیر به دست
که عقل سر بنهد، چون برون کند دستان
هوش مصنوعی: از دست گلهای سرخ، جامی شراب بگیر، چون عقل به گوشهای نشسته و فقط به خود میاندیشد.
من و محبت خوبان ز عهد مهد ازل
دو کودکیم که خوردیم شیر یک پستان
هوش مصنوعی: من و عشق نیکان از نخستین آغاز، مثل دو کودک هستیم که از یک منبع واحد شیر خوردهایم.
در آن زمان که زما دادها ستانی باز
نشاط عشق، خدایا، ز اوحدی مستان
هوش مصنوعی: در زمانی که از ما حق و حقوقی را میستانند، دوباره شادابی و سرزندگی عشق، ای خدا، از مستی اوحدی به ما میرسد.