غزل شمارهٔ ۵۵۲
چو بدیدی که ز عشقت به چه شکل و به چه سانم
نپسندم که فریبی به فسون و به فسانم
مکن از غصّه زبونم، که نه بیدانش و دونم
تو مرا گر نشناسی بشناسند کسانم
ز رخت عهد نجویم، ز لبت شهد نجویم
کارزوی عسلت کرد شریک مگسانم
کس ندانم که تواند که: ز دردم برهاند
تو کس شهر خودم کن، که نه از شهر خسانم
در سر هر که ببینی، هوسی هست و هوایی
در سر من هوس آن که: به پای تو رسانم
به جز آن یاد نخواهم که در آید به ضمیرم
به جز آن نام نشاید که بر آید به لسانم
اوحدی رسم تو دانست و بدو میل نمودی
به منت میل نباشد که نه رسمست و نه سانم
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو بدیدی که ز عشقت به چه شکل و به چه سانم
نپسندم که فریبی به فسون و به فسانم
هوش مصنوعی: وقتی دیدی که از عشق تو به چه حالتی درآمدهام، نپسندم که مرا با نیرنگ و فریب به دام بیندازی.
مکن از غصّه زبونم، که نه بیدانش و دونم
تو مرا گر نشناسی بشناسند کسانم
هوش مصنوعی: ناراحت نشو و غصه نخور که من آدم بیارزش و نادانی نیستم. اگر تو مرا نشناسی، دیگران مرا خواهند شناخت.
ز رخت عهد نجویم، ز لبت شهد نجویم
کارزوی عسلت کرد شریک مگسانم
هوش مصنوعی: من از زیبایی چهرهات برای خود پیمانی نمیجویم و از لبت هم طعم شیرین عسل نمیخواهم، چرا که خواستههای من از دنیای عسل و زنبورهایش بر میآید.
کس ندانم که تواند که: ز دردم برهاند
تو کس شهر خودم کن، که نه از شهر خسانم
هوش مصنوعی: هیچکس را نمیشناسم که بتواند مرا از دردهایم رها کند. تو تنها کسی هستی که میتوانی به شهر من برگردی، زیرا من به هیچکس در این شهر اعتماد ندارم.
در سر هر که ببینی، هوسی هست و هوایی
در سر من هوس آن که: به پای تو رسانم
هوش مصنوعی: در دل هر شخصی آرزوها و خواستههایی وجود دارد، و در دل من آرزو این است که بتوانم تو را به مقصدم برسانم.
به جز آن یاد نخواهم که در آید به ضمیرم
به جز آن نام نشاید که بر آید به لسانم
هوش مصنوعی: تنها همان یاد را در ذهنم خواهم داشت که در دلم جا گیرد و تنها نام آن را بر زبان خواهم آورد که بر زبانم بیاید.
اوحدی رسم تو دانست و بدو میل نمودی
به منت میل نباشد که نه رسمست و نه سانم
هوش مصنوعی: اوحدی پی برد که چه کارهایی را باید انجام دهد و به او تمایل نشان دادی. اما باید بدانید که محبت بر اساس خواستهها و آداب معمول نیست و من هم هیچ شباهتی به آنچه که معمول است، ندارم.
حاشیه ها
1396/01/28 04:03
احمد
با عرض سلام و خسته نباشید،
کلمه ی "عشق" در مصرع اول نیاز به اصلاح دارد.
با سپاس