گنجور

غزل شمارهٔ ۵۳۷

عیب من نیست که در عشق تو تیمار کشم
بار بر گردن من چون تو نهی بار کشم
بر سر خاک درت گر بودم راه شبی
سرمه‌وارش همه در دیدهٔ بیدار کشم
دلم آن نیست که من بعد به کاری آید
مگرش من به تمنای تو در کار کشم
به دهان تو، که از وی شکر اندر تنگست
اگرم دست دهد قند به خروار کشم
هر که گل چیند از خار نباید نالید
من که دل بر تو نهم جور به ناچار کشم
با سر زلف تو خود دست درازی نه رواست
به ازآن نیست که پایم به مقدار کشم؟
اوحدی، قصهٔ بیگانه بر یار برند
من به پیش که برم، جور که از یار کشم؟

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عیب من نیست که در عشق تو تیمار کشم
بار بر گردن من چون تو نهی بار کشم
هوش مصنوعی: این مسئله مربوط به من نیست که در عشق تو دچار غم و ناراحتی شوم؛ چرا که بارِ اندوهی که بر دوشم است، تنها به خاطر توست.
بر سر خاک درت گر بودم راه شبی
سرمه‌وارش همه در دیدهٔ بیدار کشم
هوش مصنوعی: اگر بر سر خاک در خانه‌ات بودم، شب‌ها مانند سرمه که در چشم می‌ریزند، همه یاد و خاطراتت را در چشمان بیدار و آگاه خود می‌ریختم.
دلم آن نیست که من بعد به کاری آید
مگرش من به تمنای تو در کار کشم
هوش مصنوعی: دل من نمی‌خواهد که دیگر به کاری مشغول شود، جز اینکه من به خاطر اشتیاق تو آن را انجام دهم.
به دهان تو، که از وی شکر اندر تنگست
اگرم دست دهد قند به خروار کشم
هوش مصنوعی: اگر زبان تو که شیرین‌تر از شکر است به من اجازه دهد، می‌توانم قند را به مقدار زیاد از آن بگیرم.
هر که گل چیند از خار نباید نالید
من که دل بر تو نهم جور به ناچار کشم
هوش مصنوعی: هر کسی که به گل‌چینی مشغول است، نباید از خارهای آن شکایت کند. من هم که دل به تو سپرده‌ام، ناچار باید سختی‌ها و مشکلات را تحمل کنم.
با سر زلف تو خود دست درازی نه رواست
به ازآن نیست که پایم به مقدار کشم؟
هوش مصنوعی: با این زیبایی و دلربایی که در موهایت داری، حق ندارم به آن دست بزنم. آیا بهتر نیست که من فقط به اندازه‌ای که می‌توانم به تو نزدیک شوم، نزدیک شوم؟
اوحدی، قصهٔ بیگانه بر یار برند
من به پیش که برم، جور که از یار کشم؟
هوش مصنوعی: شاعر می‌گوید: داستان وقایع و دردهای عشق را به محبوبم بگویید و من از اینجا بروم؛ زیرا آنچه که از یار می‌کشم، بسیار سنگین و سخت است.