گنجور

غزل شمارهٔ ۵۳۴

من مستم و ز مستی در یار می‌گریزم
زنار بسته محکم، زین نار میگریزم
هر چند بادهٔ او مرد افگنست و قاتل
من جای خویش دیدم، هشیار میگریزم
بر خار می‌نشینم، گل را ز دور بینم
تا دشمنم نگوید: کز خار می‌گریزم
چون ماهی به شستم، در دامم و به دستم
با آنکه از کف او بسیار می‌گریزم
با یار بود میلم وقتی به غار بودن
اکنون که یار برگشت از غار می‌گریزم
بار و خری که با من دیدی بسان عیسی
زان خر بیوفتادم، زان بار می‌گریزم
ماهی که دور بودی وز ما نفور بودی
چون یار اوحدی شد ز اغیار می‌گریزم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من مستم و ز مستی در یار می‌گریزم
زنار بسته محکم، زین نار میگریزم
هوش مصنوعی: من در حالتی از سرخوشی هستم و از عشق و محبت دور می‌شوم. با وجود اینکه به خوبی به عشق خود وابسته‌ام، اما به خاطر تجربه‌های تلخ از آن فاصله می‌گیرم.
هر چند بادهٔ او مرد افگنست و قاتل
من جای خویش دیدم، هشیار میگریزم
هوش مصنوعی: با وجود اینکه نوشیدنی او باعث تباهی و مرگ من شده و من این را می‌دانم، اما هشیارانه از آن دوری می‌کنم.
بر خار می‌نشینم، گل را ز دور بینم
تا دشمنم نگوید: کز خار می‌گریزم
هوش مصنوعی: روی خار نشسته‌ام و گل را از دور تماشا می‌کنم تا دشمنم نتواند بگوید که از خارها فرار می‌کنم.
چون ماهی به شستم، در دامم و به دستم
با آنکه از کف او بسیار می‌گریزم
هوش مصنوعی: من همچون ماهی در آب هستم، در حالی که در دام تو گرفتار شده‌ام و با وجود اینکه از چنگالت بارها می‌گریزم، اما هنوز در دست تو هستم.
با یار بود میلم وقتی به غار بودن
اکنون که یار برگشت از غار می‌گریزم
هوش مصنوعی: وقتی با یار بودم، تمایل داشتم در تنهایی و دور از دیگران باشم، اما اکنون که یار برگشته، از این تنهایی دور می‌شوم.
بار و خری که با من دیدی بسان عیسی
زان خر بیوفتادم، زان بار می‌گریزم
هوش مصنوعی: من از بار و باری که با من بودند، مثل عیسی از خر جدا شدم و حالا از آن بار فرار می‌کنم.
ماهی که دور بودی وز ما نفور بودی
چون یار اوحدی شد ز اغیار می‌گریزم
هوش مصنوعی: ماهی که از ما دور بود و ما را نمی‌خواست، حالا که به یار خود نزدیک شده است، از دیگران فرار می‌کنم.