گنجور

غزل شمارهٔ ۵۲۰

من از پیوستگان دل غریبی در سفر دارم
که بی‌او آتش اندر جان و ناوک در جگر دارم
ز حال خود خبر دارم نکرد آن ماه و زین غصه
حرامست ار ز حال خود سر مویی خبر دارم
مرا تا او برفت از در نیامد در نظر چیزی
بجز عکس خیال او، که پیش چشم تر دارم
ز بیم آنکه چشم من ببیند روی غیر او
نمی‌یارم که از خلوت زمانی سر بدر دارم
به حکم آنکه جای او قمر می‌بیند از گردون
من محروم سر گردان عداوت با قمر دارم
مرا امروز بگذارید همراهان، درین منزل
که من، حال، ز آب دیده سیلی بر گذر دارم
مپرس، ای اوحدی، کز چه دلت عاقل نمیگردد؟
حدیث عقل فردا کن: که امشب دردسر دارم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من از پیوستگان دل غریبی در سفر دارم
که بی‌او آتش اندر جان و ناوک در جگر دارم
هوش مصنوعی: من به کسانی مربوط هستم که دل‌شان بیگانگی را حس می‌کند و در سفرهایی هستم که بدون او، در درونم آتش می‌سوزد و درد عمیقی در قلبم دارم.
ز حال خود خبر دارم نکرد آن ماه و زین غصه
حرامست ار ز حال خود سر مویی خبر دارم
هوش مصنوعی: من از وضعیت خودم باخبر هستم، اما آن ماه (مقصود محبوب) هیچ توجهی به من ندارد. بنابراین، اگر حتی بخواهم از حال خودم نیز کمی بدانم، این اندوه برایم حرام است.
مرا تا او برفت از در نیامد در نظر چیزی
بجز عکس خیال او، که پیش چشم تر دارم
هوش مصنوعی: زمانی که او از پیشم رفت، هیچ چیزی در نظرم نیامد جز تصویر او که همیشه در برابر چشمانم هست.
ز بیم آنکه چشم من ببیند روی غیر او
نمی‌یارم که از خلوت زمانی سر بدر دارم
هوش مصنوعی: به خاطر ترسی که از دیدن چهره کسی غیر از او دارم، جرأت نمی‌کنم که از تنهایی خود خارج شوم.
به حکم آنکه جای او قمر می‌بیند از گردون
من محروم سر گردان عداوت با قمر دارم
هوش مصنوعی: به این خاطر که او جایگاهش را به مانند ماه می‌بیند، من از آسمان دلم محروم هستم و به خاطر دشمنی با او از آرامش دور هستم.
مرا امروز بگذارید همراهان، درین منزل
که من، حال، ز آب دیده سیلی بر گذر دارم
هوش مصنوعی: امروز اجازه دهید در این مکان تنها بمانم، زیرا حالا به قدری اندوهگینم که اشک‌هایم مانند سیلی در حال سرازیر شدن است.
مپرس، ای اوحدی، کز چه دلت عاقل نمیگردد؟
حدیث عقل فردا کن: که امشب دردسر دارم
هوش مصنوعی: ای اوحدی، از من نپرس که چرا دلم عاقل نمی‌شود. بگذار تا فردا دربارهٔ عقل صحبت کنیم، چون امشب در نگرانی و مشکل هستم.