گنجور

غزل شمارهٔ ۵۰۲

مدتی من به کار خود بودم
با خود و روزگار خود بودم
صورتی چند نقش می‌بستم
گر چه صورت نگار خود بودم
به دیدار کسان شدم ناگاه
گر چه هم در دیار خود بودم
بدر هر حصار می‌گشتم
نه که من در حصار خود بودم؟
سالها یار،یار، می‌گفتم
خود به تحقیق یار خود بودم
یک شبم یار در کنار کشید
روز شد، در کنار خود بودم
اوحدی پیش من حجاب نشد
زانکه خود پرده‌دار خود بودم

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مدتی من به کار خود بودم
با خود و روزگار خود بودم
هوش مصنوعی: مدتی به کارهای خود مشغول بودم و با شرایط و اوضاع زندگی‌ام سر و کار داشتم.
صورتی چند نقش می‌بستم
گر چه صورت نگار خود بودم
هوش مصنوعی: اگرچه من خودم زیبا و نقش و نگار هستم، اما می‌توانستم چهره‌های مختلفی را به تصویر بکشم.
به دیدار کسان شدم ناگاه
گر چه هم در دیار خود بودم
هوش مصنوعی: به طور ناگهانی با افرادی ملاقات کردم، حتی اگر در سرزمین خودم بودم.
بدر هر حصار می‌گشتم
نه که من در حصار خود بودم؟
هوش مصنوعی: در هر دنیایی که سرگردان می‌شدم، نه این که من در محدودیت‌های خودم اسیر بودم؟
سالها یار،یار، می‌گفتم
خود به تحقیق یار خود بودم
هوش مصنوعی: سال‌ها به خودم می‌گفتم که دوست من، محبوب من است، ولی بعد از مدتی به این نتیجه رسیدم که واقعاً او یار من بوده است.
یک شبم یار در کنار کشید
روز شد، در کنار خود بودم
هوش مصنوعی: یک شب یارم در کنارم بود و وقتی صبح شد، هنوز در کنار خودم احساس حضور او را داشتم.
اوحدی پیش من حجاب نشد
زانکه خود پرده‌دار خود بودم
هوش مصنوعی: اوحدی به من نشان داد که حجاب یا مانعی بین ما وجود نداشت، زیرا من خودم به تنهایی در حال حفاظت از خودم بودم.

حاشیه ها

1398/08/14 04:11
کاظم ایاصوفی

مصراع اول بیت سوم دیار صحیح است نه دیدار