غزل شمارهٔ ۴۸۹
 مسلمانان، سلامت به، چو بتوانید، من گفتم 
 دل بیچارگان از خود مرنجانید، من گفتم 
 به مال و جاه چندینی نباید غره گردیدن 
 ز گرد این و آن دامن بیفشانید، من گفتم 
 درین بستان که دل بستید اگرتان دسترس باشد 
 برای خود درختی نیک بنشانید، من گفتم 
 بگردد حال ازین سامان و این آیین که میبینید 
 شما هم حالیا بر خود بگردانید، من گفتم 
 پی نام کسان رفتن به عیب، انصاف چون باشد؟ 
 نخستین نامهٔ خود را فرو خوانید، من گفتم 
 دل درماندگان خستن خطا باشد، که هم در پی 
 شما نیز این چنین یک روز درمانید، من گفتم 
 حدیث اوحدی این بود و تدبیری که میدانست 
 تمامست این قدر، باقی شما دانید، من گفتم 
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
 مسلمانان، سلامت به، چو بتوانید، من گفتم 
 دل بیچارگان از خود مرنجانید، من گفتم 
هوش مصنوعی: ای مسلمانان، سلامت باشید! اگر امکانش هست، دلهای بیچاره و گرفتار را آزرده نکنید. من این را گفتم.
 به مال و جاه چندینی نباید غره گردیدن 
 ز گرد این و آن دامن بیفشانید، من گفتم 
هوش مصنوعی: به ثروت و مقام نباید فخر کرد و به آنها مغرور شد؛ زیرا اینها ناپایدارند و از دست میروند. من این را گفتهام.
 درین بستان که دل بستید اگرتان دسترس باشد 
 برای خود درختی نیک بنشانید، من گفتم 
هوش مصنوعی: اگر در این باغی که به آن دل بستهاید، دسترسی دارید، برای خودتان درختی خوب بکارید. من این را گفتم.
 بگردد حال ازین سامان و این آیین که میبینید 
 شما هم حالیا بر خود بگردانید، من گفتم 
هوش مصنوعی: به این فکر کنید که اوضاع و شرایطی که مشاهده میکنید، ممکن است تغییر کند. بنابراین، شما نیز باید به حالت خود توجه کنید و به بررسی آن بپردازید. من این را گفتم.
 پی نام کسان رفتن به عیب، انصاف چون باشد؟ 
 نخستین نامهٔ خود را فرو خوانید، من گفتم 
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم به دنبال عیب و نقص دیگران باشیم و به آنها ایراد بگیریم، چگونه میتوانیم انصاف را رعایت کنیم؟ ابتدا باید به نامهٔ خودمان توجه کنیم و ببینیم که من چه گفتم.
 دل درماندگان خستن خطا باشد، که هم در پی 
 شما نیز این چنین یک روز درمانید، من گفتم 
هوش مصنوعی: دل افرادی که در سختی و ناامیدی هستند، نیاز به آرامش و همراهی دارد. چون روزی خود شما هم ممکن است در چنین وضعیتی قرار بگیرید. من این را به زبان آوردم.
 حدیث اوحدی این بود و تدبیری که میدانست 
 تمامست این قدر، باقی شما دانید، من گفتم 
هوش مصنوعی: حدیث اوحدی به این شکل بود: او میدانست که همه چیز به این اندازه تمام شده و دیگر چیزی باقی نمیماند، شما خودتان متوجه شوید. من فقط این را گفتم.

 اوحدی
اوحدی