اطلاعات
وزن: فاعلن مفاعیلن فاعلن مفاعیلن (مقتضب مثمن مطوی مقطوع)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر تو طالب عشقی، غم دمادمست اینجا
ور نشانه میپرسی، رشته سر گمست اینجا
هوش مصنوعی: اگر به دنبال عشق هستی، بدان که در این جا همیشه غم وجود دارد. اگر هم نشانهای از عشق میخواهی، باید بگویم که اینجا همه چیز به هم ریخته و نامشخص است.
چون درین مقام آیی گوش کن که: در راهت
ز آب چشم مظلومان چاه زمزمست اینجا
هوش مصنوعی: وقتی به این مرحله میرسی، توجه کن که در مسیرت، چشمهای از آب چشمهای مظلومان وجود دارد که همچون چاه زمزم است.
چیست جرم ما؟ گویی کز حریف ناهمتا
هر کجا که بنشینی گو که کژدمست اینجا
هوش مصنوعی: ما چه گناهی کردهایم؟ به نظر میرسد هر جا که برویم، حریفانی داریم که به ما حسادت میکنند و در دلشان از ما بد میگویند.
جو فروش مفتی را از نماز و از روزه
رنگ چهرهٔ کاهی بهر گندمست اینجا
هوش مصنوعی: فروشندهٔ جو به دلیل نیازش به گندم، چهرهٔ خود را به رنگ کاهی در میآورد و از عبادتهایش چون نماز و روزه غافل میشود.
گر حریف مایی تو، ما و کنج میخانه
ور زعشق میپرسی، عشق در خمست اینجا
هوش مصنوعی: اگر در جمع ما هستی، پس بیا و در گوشهی میخانه بمان. و اگر میخواهی دربارهی عشق صحبت کنی، باید بدانی که عشق در اینجا درون خم وجود دارد.
چونکه بنده فرمانی، پیش حاکم مطلق
سربنه، که هر ساعت صدتحکمست اینجا
هوش مصنوعی: وقتی که بندهای در برابر حاکم مطلق قرار میگیرد، باید به او اطاعت کند، زیرا هر لحظه در اینجا فرمانهای زیادی صادر میشود.
همچو دیو بگریزی،چون زمردت پرسم
گر تو مردمی،بالله،خود چه مردمست اینجا
هوش مصنوعی: اگر مانند دیو بگریزی، وقتی از تو بپرسم که آیا انسان هستی، به خدا قسم، اینجا چه نوع انسانی وجود دارد؟
هم بسوزدت روزی، گرچه نیک خامی تو
کین تنور چون پر شد سنگ هیزمست اینجا
هوش مصنوعی: روزی خواهد رسید که تو نیز دچار سختی و آسیب خواهی شد، هرچند اکنون به نظر میرسد خوب و بیخیالی. اینجا مانند تنوری است که وقتی پر از هیزم شود، دیگر نمیتواند قبول کند و میسوزد.
اوحدی، ترا از چه نان نمیفروشد کس؟
گرنه نام بوبکری با تو در قمست اینجا
هوش مصنوعی: هر کس در زندگی خود به دلایلی خاص نیازها و خواستههایی دارد. اگر کسی از اوحدی خیری نمیبیند یا از او استفاده نمیکند، به این معنا نیست که او توانایی یا ارزش نداشته باشد. بلکه میتوان گفت که شرایط به گونهای است که نیاز به او احساس نمیشود. به عبارت دیگر، نامی که اوحدی از آن برخوردار است، نشاندهنده جایگاه و اهمیت اوست، اما در این زمان و مکان، هیچ کس بهطور مستقیم از او بهرهایی نمیبرد.
حاشیه ها
موضوع: غلط املایی
بیت : 7
غلط: مردت ( با توجه به وزن شعر به نظز غلط می رسد.)
درست : ؟
شاید "مردمت" درست باشد. ( دیوان اوحدی را در دست رس ندارم).
بیت3 مصرع دوم:
از نظر وزنی احتمالاً "که "دراین مصرع جا افتاده وصحیح این میباشد:هرکجا که بنشینی گو "که " کژدمست اینجا
مصرع آخر هم با توجه به قافیه احتمالا اینگونه صحیح است:گرنه نام بوبکری با تو در "قمست "اینجا
1393/01/05 08:04
امین کیخا
بیت پیش از آخر از سنگ بودن هیزم سخن می گوید در قران یکبار آمده است که ای مردم از آتشی بشکوهید که هیزمش سنگ و آدمیزاده است .
قمت به چه معنایی است در هیچ فرهنگی پیدا نکردم
1394/10/22 22:12
همیشه بیدار
میترا بانو همانطور که جناب مسعود نوشته:
گرنه نام بوبکری با تو در “قُمست “اینجا درست است.
"قمت" معنی ندارد و از نظر وزن و قافیه هم مشکل ساز میباشد.
1397/01/17 00:04
Sli Safari
احسنت
1397/01/17 00:04
Sli Safari
گرچه نام تو،بوبکر نباشد پس چرا در قم ،به تو نان نفروشند
1398/07/08 23:10
Seyed Tabibi
در بیت آخر غَمَت یا قمة به معنی مست شدن از گرانی طعام که با مصرع اول بیت از نظر معنی همخوانی دارد. گرچه قمست از نظر قافیه درست به نظر می اید ولی مفهومی نداشته و مغنی هم ندارد.