غزل شمارهٔ ۲۸۷
اول فطرت که نقش صورت چین بستهاند
مهر رویت در میان جان شیرین بستهاند
زان نمکدان لب شیرین شورانگیز تو
دانهٔ خال سیه بر قرص سیمین بستهاند
تا کسی از باغ حسنت شاخ سنبل نشکند
زنگیان زلف تو بر ماه پرچین بستهاند
جز به چشم ترک مستت خون مردم کس نریخت
تا بنای کفر را در چین و ماچین بستهاند
عندلیبان چمن را تا کند زار و نزار
چاوشان چشم مستت بر گل آذین بستهاند
بر امید خواب مستی دوش بر طرف چمن
بلبلان بوستان از غنچه بالین بستهاند
تا نقاب از آفتاب طلعتت بر داشتند
اوحدی را خواب خوش از چشم غمگین بستهاند
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اول فطرت که نقش صورت چین بستهاند
مهر رویت در میان جان شیرین بستهاند
هوش مصنوعی: در ابتدا، وقتی خلقت شکل گرفته، محبت تو در دل جان شیرین انسان جا داده شده است.
زان نمکدان لب شیرین شورانگیز تو
دانهٔ خال سیه بر قرص سیمین بستهاند
هوش مصنوعی: از نمکدان لب شیرین و جذاب تو، دانهٔ سیاهی که نمایانگر عشق و جذابیت توست را بر روی ماه نقرهای قرار دادهاند.
تا کسی از باغ حسنت شاخ سنبل نشکند
زنگیان زلف تو بر ماه پرچین بستهاند
هوش مصنوعی: تا کسی نتواند از زیباییهای تو، که مانند گل سنبل است، آسیب بزند، زنگیان زلف تو، ماه را به عنوان پرچم خود بر افراشتهاند.
جز به چشم ترک مستت خون مردم کس نریخت
تا بنای کفر را در چین و ماچین بستهاند
هوش مصنوعی: فقط به خاطر چشمهای زیبای معشوقه ترک خود، کسی خون نریخته است، زیرا که تا کنون پایههای کفر در چین و ماچین خراب شده است.
عندلیبان چمن را تا کند زار و نزار
چاوشان چشم مستت بر گل آذین بستهاند
هوش مصنوعی: پرندههای بهاری تا وقتی که باغ و دشت از شور و شوق پر شود، گویا با دیدن چشمان خمار تو، بر گلها زینت و زیبایی افزودهاند.
بر امید خواب مستی دوش بر طرف چمن
بلبلان بوستان از غنچه بالین بستهاند
هوش مصنوعی: در شب گذشته، بلبلها در کنار چمن و باغ، با امید به خواب خوش و شادابی، غنچههای بسته را به عنوان مهد خود انتخاب کردهاند.
تا نقاب از آفتاب طلعتت بر داشتند
اوحدی را خواب خوش از چشم غمگین بستهاند
هوش مصنوعی: زمانی که پوشش از چهره تابناک تو کنار رفت، خواب شیرینی بر چشمان غمگین اوحدی فرود آمد.