گنجور

غزل شمارهٔ ۲۶۶

نه آخر دل من خراب از تو شد؟
نه آخر دو چشمم پرآب از تو شد؟
نه آخر تن ناز پرورد من
گرفتار چندین عذاب از تو شد؟
مکن خواب و چشم مرا غم بخور
کزین گونه بی‌خورد و خواب از تو شد
ز لب آب وصلی بدین سینه ریز
که برآتش غم کباب از تو شد
چو چنگم به گفتار خوش می‌نواز
که فریاد من چون رباب از تو شد
به یاقوت خود حال اشکم بپرس
که بر چهره چون لعل ناب از تو شد
متاب از بر اوحدی روی خویش
که بیچاره در تنگ و تاب از تو شد

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نه آخر دل من خراب از تو شد؟
نه آخر دو چشمم پرآب از تو شد؟
هوش مصنوعی: آیا دل من در نهایت به خاطر تو خراب شد؟ آیا چشم‌هایم در نهایت از اشک‌ها پر شدند به خاطر تو؟
نه آخر تن ناز پرورد من
گرفتار چندین عذاب از تو شد؟
هوش مصنوعی: من که در زیبایی و ناز تو پرورش یافته‌ام، چرا در پایان کار این‌قدر عذاب و رنج از تو تحمل می‌کنم؟
مکن خواب و چشم مرا غم بخور
کزین گونه بی‌خورد و خواب از تو شد
هوش مصنوعی: این جمله به این معنی است که نیازی نیست نگران من باشی و خواب و آرامش خود را به خاطر من خراب کنی، چون من بدون خواب و خوراک هم به تو وابسته نیستم.
ز لب آب وصلی بدین سینه ریز
که برآتش غم کباب از تو شد
هوش مصنوعی: از لب آب وصل، عشق و شادی‌ای به دلم بریز که آتش غم در دلم به کبابی تبدیل شده است.
چو چنگم به گفتار خوش می‌نواز
که فریاد من چون رباب از تو شد
هوش مصنوعی: وقتی که با سخنان شیرینت ساز می‌زنی، صدای دردمند من مانند صدای رباب به تو نزدیک می‌شود.
به یاقوت خود حال اشکم بپرس
که بر چهره چون لعل ناب از تو شد
هوش مصنوعی: از یاقوتی که دارم بپرس حال اشکم را، که چرا بر چهره‌ام مانند لعل سرخ از تو شکل گرفته است.
متاب از بر اوحدی روی خویش
که بیچاره در تنگ و تاب از تو شد
هوش مصنوعی: از دوری و جدایی تو، اوحدی بسیار ناراحت و رنجیده خاطر شده است. پس بهتر است که از او روی بر نگردانی و بگذری.