غزل شمارهٔ ۲۶
غم عشقت، ای پسر، بسوزد همی مرا
ترا گر خبر شدی نبدی غمی مرا
دمم میدهی که: من بیابم دمی دگر
گره بر دمم زدی، رها کن دمی مرا
به نام تو زیستم همه عمر و خود ز تو
نه بر دست نامهای، نه بر لب نمیمرا
مکن بیش ازین ستم، به نیکی گرای هم
چو زخمم به دل رسید، بنه مرهمی مرا
مرا در فراق خود به پرسش عزیز کن
که هرگز نیوفتاد چنین ماتمی مرا
نخواهم به عالمی غمت را فروختن
کز آنجا میسرست چنین عالمی مرا
غم روز هجر تو بگویم یکان یکان
اگر در کف او فتد شبی محرمی مرا
کم و بیش اوحدی چو اندر سر توشد
تو نیز پرسشی بکن به بیش و کمی مرا
اطلاعات
وزن: فعولن مفاعلن فعولن مفاعلن
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
غم عشقت، ای پسر، بسوزد همی مرا
ترا گر خبر شدی نبدی غمی مرا
هوش مصنوعی: غم عشق تو، پسر، مرا به آتش کشیده است. اگر خبر این حال و روز مرا داشتی، هیچ غمی نداشتی.
دمم میدهی که: من بیابم دمی دگر
گره بر دمم زدی، رها کن دمی مرا
هوش مصنوعی: به من نفس میدهی تا لحظهای دیگر را ببینم، اما تو گرهی به نفس من زدهای، لطفاً کمی مرا آزاد کن.
به نام تو زیستم همه عمر و خود ز تو
نه بر دست نامهای، نه بر لب نمیمرا
هوش مصنوعی: پس از سالها زندگی در این دنیا، تنها بر اساس نام و یاد تو بودهام و از تو هیچ نشانهای بر روی دست یا بر زبانم ندارم.
مکن بیش ازین ستم، به نیکی گرای هم
چو زخمم به دل رسید، بنه مرهمی مرا
هوش مصنوعی: دیگر بیشتر از این بر من ظلم نکن، به خوبی نزدیک شو. مانند زخم عمیقی که در دلم نشسته، لطفی کن و مرهمی بر آن بگذار.
مرا در فراق خود به پرسش عزیز کن
که هرگز نیوفتاد چنین ماتمی مرا
هوش مصنوعی: من را در غم دوری خود به سوال وادار کن، چون هیچگاه چنین اندوهی را تجربه نکردهام.
نخواهم به عالمی غمت را فروختن
کز آنجا میسرست چنین عالمی مرا
هوش مصنوعی: نمیخواهم غم تو را به دنیای دیگر بفروشم، چون از آنجا هم به این نوع دنیا دسترسی دارم.
غم روز هجر تو بگویم یکان یکان
اگر در کف او فتد شبی محرمی مرا
هوش مصنوعی: غم و اندوهی که به خاطر جدایی تو دارم را میخواهم با جزئیات بیان کنم، اگر شبی پیش بیاید که مرا در دست او قرار دهد.
کم و بیش اوحدی چو اندر سر توشد
تو نیز پرسشی بکن به بیش و کمی مرا
هوش مصنوعی: در هر حال، اگر اوحدی در فکر توست، تو هم از او بپرس که در چه اندازهای از من خبر دارد.