گنجور

غزل شمارهٔ ۲۵۱

موسم گل دو سه روزست ،به سر خواهد شد
می درآید، که گل زرد به در خواهد شد
چون فلک روی زمین از سمن و سوسن و گل
همه پر زهره و برجیس و قمر خواهد شد
غنچه چون با لب خشک آمده بود از اول
غالب آنست که با دیدهٔ‌تر خواهد شد
غصه چون دست برآرد تو به می دست گرای
که چو سرمست شوی غصه به سر خواهد شد
دیگر از بهر جهان حال دگر گونه مکن
که جهان دیگر و این حال دگر خواهد شد
مدعی، تا دل ما عشق نورزد پس ازین
گو: مده پند که این رنج بتر خواهد شد
تیر عشق از چپ و از راست روانست هنوز
گو: بنه تن به هلاک، آنکه سپر خواهد شد
اوحدی، نام طلب کن تو، که این قالب و قلب
وقت آنست که بی‌عین و اثر خواهد شد
رندی و عاشقی، از خلق چه پوشانی حال؟
که جهان را هم ازین حال خبر خواهد شد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

موسم گل دو سه روزست ،به سر خواهد شد
می درآید، که گل زرد به در خواهد شد
هوش مصنوعی: فصل گل فقط چند روزی دوام خواهد داشت و به زودی تمام می‌شود، به همین خاطر است که باید از لحظات شادی و زیبایی بهره‌برداری کرد، زیرا زود گذرا هستند.
چون فلک روی زمین از سمن و سوسن و گل
همه پر زهره و برجیس و قمر خواهد شد
هوش مصنوعی: وقتی آسمان بر روی زمین پر از گل و گیاه مثل سمن و سوسن باشد، زیبایی و نورانی بودن آن همچون سیاره‌ها و قمر خواهد شد.
غنچه چون با لب خشک آمده بود از اول
غالب آنست که با دیدهٔ‌تر خواهد شد
هوش مصنوعی: غنچه که از ابتدا با لب خشک و بدون آب آمده بود، به احتمال زیاد با چشمانی پر از اشک و رطوبت خواهد شکفت.
غصه چون دست برآرد تو به می دست گرای
که چو سرمست شوی غصه به سر خواهد شد
هوش مصنوعی: وقتی غم به سراغت می‌آید، به نوشیدن شراب برو، زیرا وقتی مست شوی، آن غم و غصه از بین خواهد رفت.
دیگر از بهر جهان حال دگر گونه مکن
که جهان دیگر و این حال دگر خواهد شد
هوش مصنوعی: دیگر برای به دست آوردن مزایای دنیاست، تلاش نکن؛ زیرا دنیا تغییر می‌کند و اوضاع نیز دگرگون خواهد شد.
مدعی، تا دل ما عشق نورزد پس ازین
گو: مده پند که این رنج بتر خواهد شد
هوش مصنوعی: اگر کسی که ادعای عشق می‌کند، نتواند دل ما را به عشق روشن کند، پس از این، نیازی نیست که به ما نصیحت کند چون این درد و رنج ادامه خواهد یافت و بدتر خواهد شد.
تیر عشق از چپ و از راست روانست هنوز
گو: بنه تن به هلاک، آنکه سپر خواهد شد
هوش مصنوعی: محبت مانند تیری است که از هر سو به سوی انسان می‌آید. پس بپذیر که باید خود را به خطر بیندازی، زیرا کسی که می‌خواهد در برابر این عشق مقاومت کند، در واقع خود را در معرض آسیب قرار می‌دهد.
اوحدی، نام طلب کن تو، که این قالب و قلب
وقت آنست که بی‌عین و اثر خواهد شد
هوش مصنوعی: نام اوحدی را بخوان و بخواه، زیرا این زمان، زمانی است که ظاهر و باطن، بدون نشانه و جوانب ظاهری، خواهند شد.
رندی و عاشقی، از خلق چه پوشانی حال؟
که جهان را هم ازین حال خبر خواهد شد
هوش مصنوعی: بازیگری و عشق ورزیدن، چه چیزی از مردم پنهان می‌کنی؟ که دنیا هم از این حال و روز تو باخبر خواهد شد.