گنجور

غزل شمارهٔ ۲۴۱

سر عشق از خرد برون باشد
عشق را پیشرو جنون باشد
چند گویی که: عشق بدبختیست؟
پس تو پنداشتی که چون باشد؟
گر تو بر خوان عشق خواهی بود
خورشت خاک و باده خون باشد
رقت چشم آرزومندان
اثر حرقت درون باشد
به نصیحت قرار کی گیرد؟
دل ، که از عشق بی‌سکون باشد
کی به شاخ غمش رسد دستی؟
که نه در زیر این ستون باشد
اوحدی، گر تو صد زبان داری
عاشق بی‌درم زبون باشد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سر عشق از خرد برون باشد
عشق را پیشرو جنون باشد
هوش مصنوعی: عشق از عقل و خرد فراتر است و به همین خاطر، عشق به جنون نزدیک‌تر است و در واقع، عشق می‌تواند آدمی را به کارهای غیرعادی و دیوانه‌وار وادارد.
چند گویی که: عشق بدبختیست؟
پس تو پنداشتی که چون باشد؟
هوش مصنوعی: چرا مدام می‌گویی عشق دردسر و بدبختی است؟ پس فکر می‌کنی عشق چطور باید باشد؟
گر تو بر خوان عشق خواهی بود
خورشت خاک و باده خون باشد
هوش مصنوعی: اگر بخواهی در میهمانی عشق حاضر باشی، خوراکت باید از خاک باشد و نوشیدنی‌ات از خون.
رقت چشم آرزومندان
اثر حرقت درون باشد
هوش مصنوعی: اشک‌های افرادی که آرزو دارند، نشانه‌ای از آتش درونی و ناراحتی‌های پنهان آنهاست.
به نصیحت قرار کی گیرد؟
دل ، که از عشق بی‌سکون باشد
هوش مصنوعی: دل وقتی می‌تواند به نصیحت گوش دهد، که از عشق آسوده و آرام باشد؛ در غیر این صورت، همیشه در تلاطم و بی‌تابی به سر می‌برد.
کی به شاخ غمش رسد دستی؟
که نه در زیر این ستون باشد
هوش مصنوعی: کی ممکن است دستی به شاخ محبت او برسد؟ در حالی که کسی زیر این ستون پناه ندارد.
اوحدی، گر تو صد زبان داری
عاشق بی‌درم زبون باشد
هوش مصنوعی: اگر تو صد زبان هم داشته باشی، عاشق من بی‌زبان است و نمی‌تواند احساساتش را بیان کند.