غزل شمارهٔ ۲۳۲
مستیم و مستی ما از جام عشق باشد
وین نام اگر بر آریم، از نام عشق باشد
خوابی دگر ببینیم هر شب هلاک خود را
وین شیوه دلنوازی پیغام عشق باشد
بیدرد عشق منشین، کندر چنین بیابان
آن کس رود به منزل کش کام عشق باشد
درمان دل نخواهم، تا درد مهر هستم
صبح خرد نجویم، تا شام عشق باشد
نشکفت اگر ز عشقش لاغر شویم و خسته
کین شیوه لاغریها در یام عشق باشد
بیش از اجل نبیند روی خلاص و رستن
در گردنی، که بندی از دام عشق باشد
روزی که کشته گردم بر آستانهٔ او
تاریخ بهترینم ایام عشق باشد
مشنو که: باز داند سر نیازمندان
الا کسی که پایش در دام عشق باشد
از چشم اوحدی من خفتن طمع ندارم
تا پاسبان زاری بر بام عشق باشد
غزل شمارهٔ ۲۳۱: بهار و باغ با ترکان گل رخسار خوش باشدغزل شمارهٔ ۲۳۳: گدایی را که دل در بند یار محتشم باشد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مستیم و مستی ما از جام عشق باشد
وین نام اگر بر آریم، از نام عشق باشد
هوش مصنوعی: ما در حالت نشئگی هستیم و این شیدایی ما به خاطر عشق است. اگر به نامی اشاره کنیم، آن نام نیز به عشق مربوط میشود.
خوابی دگر ببینیم هر شب هلاک خود را
وین شیوه دلنوازی پیغام عشق باشد
هوش مصنوعی: هر شب خواب جدیدی میبینیم که به هلاکت خود اشاره دارد و این روش دلربا، پیامی از عشق است.
بیدرد عشق منشین، کندر چنین بیابان
آن کس رود به منزل کش کام عشق باشد
هوش مصنوعی: اگر در عشق درد و رنج نکشی، در این بیابان بیثمر نمیتوانی به مقصد برسی. تنها کسی که در جستوجوی عشق است و تاب و توان این مسیر را دارد، میتواند به سر منزل مقصود برسد.
درمان دل نخواهم، تا درد مهر هستم
صبح خرد نجویم، تا شام عشق باشد
هوش مصنوعی: من به دنبال درمان دل نیستم، زیرا که عشق در من وجود دارد، و تا زمانی که عشق را حس میکنم، صبح را نمیخواهم.
نشکفت اگر ز عشقش لاغر شویم و خسته
کین شیوه لاغریها در یام عشق باشد
هوش مصنوعی: اگر به خاطر عشق او لاغر و خسته شویم، مشکلی نیست؛ چون این نوع لاغری و ضعف در راه عشق طبیعی است.
بیش از اجل نبیند روی خلاص و رستن
در گردنی، که بندی از دام عشق باشد
هوش مصنوعی: هرگز کسی نمیتواند قبل از رسیدن زمان مرگش، طعم آزادی و رهایی را بچشد؛ زیرا عشق همچون بندی در گردن اوست که او را به خود وابسته میسازد.
روزی که کشته گردم بر آستانهٔ او
تاریخ بهترینم ایام عشق باشد
هوش مصنوعی: روزی که جانم را فدای او کنم، بهترین روزها و یادگارهایم روزهای عشق خواهد بود.
مشنو که: باز داند سر نیازمندان
الا کسی که پایش در دام عشق باشد
هوش مصنوعی: گوش نکن که فقط خدایی که در محبتش گرفتار است، نیازمندان را میشناسد و به فریادشان میرسد.
از چشم اوحدی من خفتن طمع ندارم
تا پاسبان زاری بر بام عشق باشد
هوش مصنوعی: من از خوابیدن در چشم اوحدی هیچ امیدی ندارم، تا وقتی که نگهبان دلbroken در بام عشق حضور داشته باشد.
حاشیه ها
1397/10/14 10:01
مجتبی آموزگار
معنی واژهی "یام" در مصرع دوم از بیت پنجم چیست؟
1397/10/14 10:01
مجتبی آموزگار
بر اساس نسخهی تصحیح شده توسط استاد سعید نفیسی، به نظر میرسد که مصرع نخست از بیت ششم باید با "پیش" آغاز شود