گنجور

غزل شمارهٔ ۲۳

حاشا که جز هوای تو باشد هوس مرا
یا پیش دل گذار کند جز تو کس مرا
در سینه بشکنم نفس خویش را به غم
گر بی‌غمت ز سینه برآید نفس مرا
فریاد من ز درد دل و درد دل ز تست
دردم ببین و هم تو به فریاد رس مرا
گیرم نمی‌دهی به چو من طوطیی شکر
از پیش قند خویش مران چون مگس مرا
زین سان که هست میل دل من به جانبت
لیلی تو میل جانب من کن، که بس مرا
گفتم که باز پس روم از پیش این بلا
بگرفت سیل عشق تو از پیش و پس مرا
ای اوحدی، هوای رخ او مکن دلیر
بنگر که چون گداخته کرد این هوس مرا؟

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حاشا که جز هوای تو باشد هوس مرا
یا پیش دل گذار کند جز تو کس مرا
هوش مصنوعی: هرگز نمی‌شود که غیر از تو آرزویی در دل داشته باشم یا کسی جز تو در فکر من باشد.
در سینه بشکنم نفس خویش را به غم
گر بی‌غمت ز سینه برآید نفس مرا
هوش مصنوعی: اگر به خاطر غم تو نتوانم نفس بکشم، بهتر است که در سینه‌ام این نفس را بشکنم. چرا که اگر غم تو نباشد، نفس من به سادگی از سینه‌ام خارج خواهد شد.
فریاد من ز درد دل و درد دل ز تست
دردم ببین و هم تو به فریاد رس مرا
هوش مصنوعی: کلام من به خاطر رنجی است که دارم و این رنج از تو نشأت می‌گیرد. درد من را ببین و ای کاش تو هم به فریاد من پاسخ دهی و کمکم کنی.
گیرم نمی‌دهی به چو من طوطیی شکر
از پیش قند خویش مران چون مگس مرا
هوش مصنوعی: اگر به من طوطی‌ای شیرین‌زبانی نمی‌دهی، لااقل به‌دلیل شیرینی خودت، مرا مثل مگس ندفع کن و دور نکن.
زین سان که هست میل دل من به جانبت
لیلی تو میل جانب من کن، که بس مرا
هوش مصنوعی: من از عشق لیلی به سمت تو جذب شده‌ام، حالا تو هم به سوی من بیایید، زیرا من به شدت نیازمند توام.
گفتم که باز پس روم از پیش این بلا
بگرفت سیل عشق تو از پیش و پس مرا
هوش مصنوعی: گفتم که از این درد و مشکل دور شوم، اما عشق تو مانند سیلابی پیش و پس مرا فرا گرفته است و نمی‌توانم از آن فرار کنم.
ای اوحدی، هوای رخ او مکن دلیر
بنگر که چون گداخته کرد این هوس مرا؟
هوش مصنوعی: ای اوحدی، به چهره او فکر نکن و با شجاعت نگاه کن: چگونه این خواسته، دل مرا ذوب کرد؟