گنجور

غزل شمارهٔ ۲۱۵

مرد این ره آن باشد کو به فرق سر خیزد
با غمش چو بنشیند از دو کون برخیزد
من غلام رندی، کو، چون به باده بنشیند
از خود و تو و من او جمله بی‌خبر خیزد
مرد راهبر باید پیر راهت، ای برنا
ورنه گم شوی با او، گرنه راهبر خیزد
نقش طاعت خود را محو کن، که آن ساعت
خویش بین طاعت بر پرگناه برخیزد
آن چنان که می‌بینی زاهد ریایی را
گر کسی به دست افتد هم به گوشه درخیزد
با عصای ایمان رو راه وادی ایمن
کندر آن چنان وادی نور ازین شجر خیزد
هر که او درین منزل، شد به خواب و خور قانع
تا که هست و تا باشد خر بمرد و خر خیزد
اوحدی، حکایاتش تازه گوی و پرورده
کز حدیث پوشیده زود دردسر خیزد

اطلاعات

وزن: فاعلن مفاعیلن فاعلن مفاعیلن (مقتضب مثمن مطوی مقطوع)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مرد این ره آن باشد کو به فرق سر خیزد
با غمش چو بنشیند از دو کون برخیزد
هوش مصنوعی: مرد حقیقی کسی است که با مشکلات و غم‌هایش روبه‌رو می‌شود و از آن‌ها عبور می‌کند. او به راحتی نشسته و از ناامیدی و سختی فقط نمی‌نشیند، بلکه به اقدام و کوشش ادامه می‌دهد.
من غلام رندی، کو، چون به باده بنشیند
از خود و تو و من او جمله بی‌خبر خیزد
هوش مصنوعی: من خدمتگزار کسی هستم که وقتی به می‌گساری می‌پردازد، تمام ما، از جمله خود او، تو و من، از حال خود بی‌خبر می‌شویم و به یکدیگر توجهی نداریم.
مرد راهبر باید پیر راهت، ای برنا
ورنه گم شوی با او، گرنه راهبر خیزد
هوش مصنوعی: مردی که راه را نشان می‌دهد باید تجربه و سن بالایی داشته باشد، ای جوان، وگرنه ممکن است با او گم شوی، چرا که راهنمایی که به خوبی بلد نباشد، ممکن است باعث انحراف شود.
نقش طاعت خود را محو کن، که آن ساعت
خویش بین طاعت بر پرگناه برخیزد
هوش مصنوعی: خودت را از تصور اطاعت و بندگی رها کن، زیرا در این لحظه، خودت را در اطاعت ببین که بر گناه‌هایش تکیه کرده است.
آن چنان که می‌بینی زاهد ریایی را
گر کسی به دست افتد هم به گوشه درخیزد
هوش مصنوعی: زاهد ریاکار به گونه‌ای است که وقتی کسی به دامش بیفتد، به راحتی خود را عقب‌نشین می‌کند و به گوشه‌ای می‌رود.
با عصای ایمان رو راه وادی ایمن
کندر آن چنان وادی نور ازین شجر خیزد
هوش مصنوعی: با تکیه بر ایمان، مسیر وادی ایمن را می‌توان هموار کرد و در این وادی، نور و روشنی همچون درختی از وجود این جایگاه برمی‌خیزد.
هر که او درین منزل، شد به خواب و خور قانع
تا که هست و تا باشد خر بمرد و خر خیزد
هوش مصنوعی: هر کسی که در این دنیا به خواب و خوراک راضی باشد و به زندگی‌اش ادامه دهد، باید بداند که عمر او محدود است و روزی خواهد گذشت که دیگر هیچ‌چیز نخواهد داشت.
اوحدی، حکایاتش تازه گوی و پرورده
کز حدیث پوشیده زود دردسر خیزد
هوش مصنوعی: اوحدی، داستان‌هایش را به تازگی و با جزئیات بیان می‌کند و از ماجراهایی سخن می‌گوید که اگر مخفی بمانند، به زودی مشکل‌ساز می‌شوند.