گنجور

غزل شمارهٔ ۲۰۲

عشق بی‌علت ترنج دوستی بار آورد
گر به علت عشق ورزی رنج و تیمار آورد
چیست پیش پاکبازان کام دل جستن؟ غرض
وین غرض در دوستی نقصان بسیار آورد
در میان مهربانان مهر دار و گو مباش
همت ارباب دل خود سنگ در کار آورد
جذب مغناطیس بین کاهن به خود چون می‌کشد؟
کم ز سنگی نیستی کاهن به رفتار آورد
گر دل اندر کافری بندد جوانی پاکباز
در نهان او مسلمانی پدیدار آورد
یار گردن کش ز دامت گر چه سر بیرون برد
این کمند آخر همش روزی گرفتار آورد
گر ز خوبان دوستی خواهی، به پاکی میل کن
میل خوبان جنبش اندر نقش دیوار آورد
از برای عاشقست این ناز و غنج و چشم و روی
خواجه بهر مشتری جوهر به بازار آورد
اوحدی، گر کژ روی انکار دشمن لازمست
دوستی چون راست ورزی دشمن اقرار آورد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عشق بی‌علت ترنج دوستی بار آورد
گر به علت عشق ورزی رنج و تیمار آورد
عشقِ بی‌چشمداشت (بی‌علت)، مانند درخت ترنج (مرکبات)، میوه‌های شیرین دوستی می‌دهد.اما اگر عشق را با حساب و کتاب (علت) بخواهی، فقط رنج و درد به بار می‌آورد.عشق حقیقی باید خالصانه باشد، نه معامله‌گرانه! مانند سخن مولوی:«عشق مجنون را زلیخا یاد نبود / گر نبودی یوسفش، زندانش آلود».
چیست پیش پاکبازان کام دل جستن؟ غرض
وین غرض در دوستی نقصان بسیار آورد
برای افراد پاک‌نیت (پاکباز)، رسیدن به خواسته‌های شخصی (کام دل) چه ارزشی دارد؟هرگونه منفعت‌طلبی (غرض) در عشق، آن را ناقص می‌کند.عرفا معتقدند عشق باید برای خدا یا به خاطر خود عشق باشد، نه برای منافع مادی. مثلِ گفتار عین‌القضات همدانی: «عشق بی‌غرض، عشق است و باقی تجارت».
در میان مهربانان مهر دار و گو مباش
همت ارباب دل خود سنگ در کار آورد
در میان دوستان واقعی، مهربان باش اما ادعا نکن (گو مباش).زیرا بزرگان دل (ارباب دل) سنگ‌صبرند و کارهایشان بی‌سروصدا است.مهربانیِ بی‌آزار و بی‌ادعا، نشانهٔ بلندهمتی است. مانند سعدی: «دوستی خاموش به از گفتنِ بی‌حاصل».
جذب مغناطیس بین کاهن به خود چون می‌کشد؟
کم ز سنگی نیستی کاهن به رفتار آورد
ببین چگونه آهنربا (مغناطیس)، کاه را به سوی خود می‌کشد!تو هم اگر کمتر از سنگ (بی‌ارزش) نباشی، کاه (=معشوق) به سوی تو می‌آید.عشق حقیقی جذبه‌ای درونی دارد. اگر صادق باشی، معشوق خودبه‌خود جذب می‌شود. اشاره به حدیث: «اِذا أحبَّ اللهُ عبداً نادی فی السماوات و الأرضِ...».
گر دل اندر کافری بندد جوانی پاکباز
در نهان او مسلمانی پدیدار آورد
حتی اگر جوانی ظاهراً کافر باشد، اما پاک‌نیت (پاکباز) باشد،در باطن نور ایمان در او آشکار است.این بیت اشاره به حقیقتِ باطنی دارد. مانند سخن بایزید بسطامی: «صوفی آن نیست که چشمی و دمی، صوفی آن است که سوخته‌ای بی‌دودی».
یار گردن کش ز دامت گر چه سر بیرون برد
این کمند آخر همش روزی گرفتار آورد
حتی اگر معشوق سرکش باشد و از دام تو بگریزد،این کمند عشق روزی او را اسیر خواهد کرد.عشق، سرنوشتی گریزناپذیر است! مانند شعر حافظ: «گر بگردی از در حافظ، به تو بازآوردم چو گردون».
گر ز خوبان دوستی خواهی، به پاکی میل کن
میل خوبان جنبش اندر نقش دیوار آورد
اگر به زیبایی‌ها (خوبان) عشق می‌ورزی، به پاکی عشق بورز،زیرا میل ناپاک، مانند تکان‌خوردنِ نقوش دیوار (بی‌ثبات و پوچ) است.زیبایی‌های دنیوی اگر با نیت پاک همراه نباشند، فانی‌اند. یادآور شعر سنایی: «عشق بازیچه‌ایست و جهان عرصهٔ بازی».
از برای عاشقست این ناز و غنج و چشم و روی
خواجه بهر مشتری جوهر به بازار آورد
تمام ناز و اداهای معشوق، فقط برای عاشقان است!مانند تاجری که جواهر را برای مشتریان خاص به بازار می‌آورد.عاشق و معشوق دو روی یک سکه‌اند. این بیت طنزی ظریف دارد: معشوق هم نیازمند عاشق است! مانند گفتهٔ شبستری: «معشوق کیست؟ عاشق خود را نما».
اوحدی، گر کژ روی انکار دشمن لازمست
دوستی چون راست ورزی دشمن اقرار آورد
ای اوحدی! اگر کج‌روی کنی، دشمنان تو را انکار می‌کنند،اما اگر راست و درست رفتار کنی، حتی دشمنانت هم به فضیلت تو اعتراف می‌کنند.تأکید بر اخلاقِ نیکو حتی در برابر دشمنان. مانند گفتار امام علی(ع): «با دشمنان خود آنچنان رفتار کن که اگر دوست شدند، شرمنده نباشی».

حاشیه ها

1401/02/09 05:05
کامران تلطف

به احتمال بیشتر گو در خط سوم به معنای دلیر و پهلوان زیاده گو است و سنگ به معنالی بزرگ منشی.

Among the Beloveds, be full of love and do not be too brave

 [For] the desires of the possessors of [kind] hearts, brings dignity