گنجور

غزل شمارهٔ ۱۹۹

به یک نظر دل شهری شکاردانی کرد
همیشه جور کنی و آشکاردانی کرد
ز طره غالیه بر یاسمین توانی برد
به شیوه معجزه با خنده یار دانی کرد
چو باد اگرچه گذر می‌کنی بهر سویی
به سوی ما نه همانا گذار دانی کرد
اگر مراد دل خود طلب کنیم از تو
مراد دشمن ما اختیار دانی کرد
تو این ستیزه و ناز و عتاب و شوخی را
اگر به ترک بگویی چه کار دانی کرد؟
چه پرسمت ز وفا، گویی: آن نمی‌دانم
ولی چو بوسه بخواهم کناردانی کرد
ستم که بر دل من کرده‌ای، عجب دارم
که گر به یاد تو آرم شمار دانی کرد
اگر چه طفلی و خود را نهی به نادانی
هنوز چارهٔ چون من هزار دانی کرد
نگار چهره بپوشی ز اوحدی، لیکن
به خون دیده رخش را نگار دانی کرد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به یک نظر دل شهری شکاردانی کرد
همیشه جور کنی و آشکاردانی کرد
هوش مصنوعی: به یک نگاه، دل شهری را به درد آوردی و همیشه با رفتارت به وضوح نشان دادی که چه کارهایی را می‌کنی.
ز طره غالیه بر یاسمین توانی برد
به شیوه معجزه با خنده یار دانی کرد
هوش مصنوعی: از زیبایی و لطافت موهای پیچیده به مانند غالیه، می‌توان به راحتی بر گل یاسمن دست یافت، و این کار را می‌توان با قدرت معجزه و خنده‌ی محبوب به انجام رساند.
چو باد اگرچه گذر می‌کنی بهر سویی
به سوی ما نه همانا گذار دانی کرد
هوش مصنوعی: اگرچه تو مانند باد در حال عبوری و به هر طرف می‌روی، ولی مطمئناً عبور کردن به سوی ما نیز ممکن است.
اگر مراد دل خود طلب کنیم از تو
مراد دشمن ما اختیار دانی کرد
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم خواسته دل خود را از تو طلب کنیم، آیا می‌توانی به انتخاب ما، بر سر دشمنان ما هم تأثیر بگذاری؟
تو این ستیزه و ناز و عتاب و شوخی را
اگر به ترک بگویی چه کار دانی کرد؟
هوش مصنوعی: اگر تو این جدال و ناز و شوخی را رها کنی و به طور بی‌پروا به ترک گفتاری نزدیک شوی، چه اقدامی می‌توانی انجام دهی؟
چه پرسمت ز وفا، گویی: آن نمی‌دانم
ولی چو بوسه بخواهم کناردانی کرد
هوش مصنوعی: هرچقدر از تو درباره وفا بپرسم، بی‌تردید نمی‌دانی، اما وقتی بخواهم بوسه‌ای بگیرم، می‌فهمی چه باید کرد.
ستم که بر دل من کرده‌ای، عجب دارم
که گر به یاد تو آرم شمار دانی کرد
هوش مصنوعی: آن ظلم و ستمی که بر دل من روا داشته‌ای، شگفت‌زده‌ام که اگر به یاد تو بیفتم، آیا می‌دانی چه اثری بر من دارد؟
اگر چه طفلی و خود را نهی به نادانی
هنوز چارهٔ چون من هزار دانی کرد
هوش مصنوعی: با اینکه تو هنوز کودک و ناآگاه هستی، اما راه‌های بسیاری برای حل مشکلاتی مشابه من می‌دوزی.
نگار چهره بپوشی ز اوحدی، لیکن
به خون دیده رخش را نگار دانی کرد
هوش مصنوعی: معنی این بیت به این صورت است که زیبای خود را از چشم دیگران پنهان می‌کنی، اما با درد و رنجی که در دل داری، زیبایی چهره‌اش برای تو همیشه روشن و مشخص است.