گنجور

غزل شمارهٔ ۱۹۸

دلم جز تو آهنگ یاری نکرد
به غیر از تو میل کناری نکرد
به طرف چمن در خزانی نرفت
تماشای گل در بهاری نکرد
به راه تو بر هیچ خاکی ندید
که از اشک بر وی نثاری نکرد
کسی را که با رویت افتاد مهر
چو مه را بدید، اعتباری نکرد
در آنها که دل مدخلی می‌کنند
بجز دوستیت اختیاری نکرد
لبت پیش ما هیچ شغلی ندید
که از محنتش پود و تاری نکرد
شبی در فراقت نکردیم روز
که با ما جهان کار زاری نکرد
نمودی که: رویم چه کرد از جفا؟
وفایی که جستیم باری نکرد
خرامنده قدی چنان دلنواز
چه معنی که بر ما گذاری نکرد؟
نگوید کسی شکر ایام عمر
کزان لعل شیرین شکاری نکرد
ز نوشیدنی‌ها می وصل تست
که نوشندگان را خماری نکرد
خیال تو پیش من آمد شبی
ولی نیم ساعت قراری نکرد
دل اوحدی تکیه بر عمر داشت
خود او نیز بگذشت و کاری نکرد

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلم جز تو آهنگ یاری نکرد
به غیر از تو میل کناری نکرد
هوش مصنوعی: دل من جز تو هیچ‌کس را به دوستی نخواسته و به هیچ‌یک از دیگران تمایلی ندارد.
به طرف چمن در خزانی نرفت
تماشای گل در بهاری نکرد
هوش مصنوعی: در فصل پاییز به سمت چمن نرفت و در فصل بهار نیز تماشای گل‌ها را نکرد.
به راه تو بر هیچ خاکی ندید
که از اشک بر وی نثاری نکرد
هوش مصنوعی: در طول مسیر تو، هیچ زمینی را ندیدم که از اشک‌های من بر آن چیزی هدیه نشده باشد.
کسی را که با رویت افتاد مهر
چو مه را بدید، اعتباری نکرد
هوش مصنوعی: اگر کسی به خاطر زیبایی‌ات عاشق تو شد و مانند ماه درخشید، دیگر برایش ارزشی نخواهی داشت.
در آنها که دل مدخلی می‌کنند
بجز دوستیت اختیاری نکرد
هوش مصنوعی: در افرادی که دلشان را به کسی می‌سپارند، جز محبت به تو اختیار دیگری ندارند.
لبت پیش ما هیچ شغلی ندید
که از محنتش پود و تاری نکرد
هوش مصنوعی: لب تو هیچ کار و فعالیتی را ندید که باعث نشود از زحماتش رشته و تارهایی برای خود فراهم کند.
شبی در فراقت نکردیم روز
که با ما جهان کار زاری نکرد
هوش مصنوعی: یک شب که به خاطر دوری تو خواب را از دست دادیم، روزی نبود که دنیا با ما مهربان باشد و به ما سختی نرساند.
نمودی که: رویم چه کرد از جفا؟
وفایی که جستیم باری نکرد
هوش مصنوعی: به من نشان دادی که چطور از ظلمه و بی‌وفایی رنج می‌برم. وفایی که همیشه دنبالش بودم، هیچ‌گاه به من نرسید.
خرامنده قدی چنان دلنواز
چه معنی که بر ما گذاری نکرد؟
هوش مصنوعی: شخصی با قدم‌های زیبای خود به‌قدری دلنشین و جذاب است که نیازی به توضیح بیشتری برای درک زیبایی‌اش نیست، زیرا خود وجود او کافی است و هیچ کلامی نمی‌تواند این زیبایی را به درستی بیان کند.
نگوید کسی شکر ایام عمر
کزان لعل شیرین شکاری نکرد
هوش مصنوعی: هیچ‌کس از خوبی‌های زندگی و روزهای خوب آن سخنی نمی‌گوید، زیرا هیچ‌کس برای زندگی‌اش تلاش و کوشش نکرده است.
ز نوشیدنی‌ها می وصل تست
که نوشندگان را خماری نکرد
هوش مصنوعی: این نوشیدنی که تو را به وصل می‌رساند، به گونه‌ای است که نوشندگان را مست و غافل نمی‌کند.
خیال تو پیش من آمد شبی
ولی نیم ساعت قراری نکرد
هوش مصنوعی: یک شب خیال تو به سراغم آمد، اما برای نیم ساعت هم نتوانستیم به توافق برسیم.
دل اوحدی تکیه بر عمر داشت
خود او نیز بگذشت و کاری نکرد
هوش مصنوعی: دل اوحدی به عمرش امید داشت، اما او نیز از دنیا رفت و هیچ کار خاصی انجام نداد.