غزل شمارهٔ ۱۹۳
هوست معتکف خانهٔ خمارم کرد
عشقت از صومعه و مدرسه بیزارم کرد
خاطرم را ز حدیث دو جهان باز آورد
لب لعل تو به یک عشوه، که در کارم کرد
شورها در سر و با خلق نمییارم گفت
زخمها بر دل و فریاد نمییارم کرد
میشنیدم که: شود نیک به شربت بیمار
شربتی داد خیال تو، که بیمارم کرد
من ندانم سبب گرم و گدازی که مراست
تا چه زورست و تعدی که چنین زارم کرد؟
سایهای بودم و عکس تو بپوشید مرا
ذرهای بودم و نور تو پدیدارم کرد
دیده تا باز گشودم بتو، اندیشه ببست
در به روی همه و روی به دیوارم کرد
آنکه اندر عقب من به تعبد کوشید
بعد ازین حال ندانست که انکارم کرد
مرده بودم، به سخنهای تو گشتم زنده
خفته بودم، صفت حسن تو بیدارم کرد
بادهٔ هر که چشیدم سبب مستی بود
اوحدی زان قدحی داد، که هشیارم کرد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هوست معتکف خانهٔ خمارم کرد
عشقت از صومعه و مدرسه بیزارم کرد
هوش مصنوعی: عشق تو مرا به شدت مجذوب خود کرده و آنقدر از دنیا و مکانهای عمومی خستهام کرده که فقط به خانه و دنیای خودم پناه بردهام.
خاطرم را ز حدیث دو جهان باز آورد
لب لعل تو به یک عشوه، که در کارم کرد
هوش مصنوعی: یاد و خاطره دو جهان را با لبهای زیبای تو به یک اشاره، به خاطر آوردی و در زندگیام تأثیر زیادی گذاشتی.
شورها در سر و با خلق نمییارم گفت
زخمها بر دل و فریاد نمییارم کرد
هوش مصنوعی: من از دردها و غمهایم با دیگران صحبت نمیکنم و آنها را بروز نمیدهم. با وجود زخمهایی که در دل دارم، فریاد و شکایتی از خود نشان نمیدهم.
میشنیدم که: شود نیک به شربت بیمار
شربتی داد خیال تو، که بیمارم کرد
هوش مصنوعی: شنیده بودم که دارویی خوب برای بیمار تجویز میشود، اما من با تصور تو، خود را بیمارتر کردهام.
من ندانم سبب گرم و گدازی که مراست
تا چه زورست و تعدی که چنین زارم کرد؟
هوش مصنوعی: نمیدانم چرا اینقدر احساس گرما و ذوب شدن میکنم، تا چه حدی این حالت بر من اثر گذاشته و چرا اینقدر دچار درد و رنج هستم.
سایهای بودم و عکس تو بپوشید مرا
ذرهای بودم و نور تو پدیدارم کرد
هوش مصنوعی: در ابتدا فقط یک سایه بودم، اما با وجود تو به زندگیم معنایی واقعی بخشیدی. قبل از تو، فقط یک ذره کوچک بودم، اما نور تو باعث شد که وجودم نمایان شود و زندگیام روشن گردد.
دیده تا باز گشودم بتو، اندیشه ببست
در به روی همه و روی به دیوارم کرد
هوش مصنوعی: زمانی که چشمانم را به روی تو باز کردم، فکر و ذهنم به روی همه چیز بسته شد و دیگر هیچکس برایم مهم نبود؛ آنقدر که فقط به دیوار نگاه میکردم.
آنکه اندر عقب من به تعبد کوشید
بعد ازین حال ندانست که انکارم کرد
هوش مصنوعی: کسی که در پی من تلاش کرد، بعد از این نمیداند که من او را رد کردهام.
مرده بودم، به سخنهای تو گشتم زنده
خفته بودم، صفت حسن تو بیدارم کرد
هوش مصنوعی: در حالتی از بیحالی و خاموشی زندگی میکردم و وقتی از کلام تو شنیدم، دوباره زنده شدم. در واقع، زیبایی و ویژگیهای تو مرا بیدار و هوشیار کرد.
بادهٔ هر که چشیدم سبب مستی بود
اوحدی زان قدحی داد، که هشیارم کرد
هوش مصنوعی: هر بار که شرابی چشیدم، آن کرا که من را مست کرده بود، اوحدی به من نوشیدنیای داد که مرا هوشیار کرد.
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
"(نامعلوم) (۱۳:۱۶ - ۱۴:۱۷) نوازندگان: پرویز یاحقی (ویولن) خواننده آواز: مرضیه سراینده شعر آواز: اوحدی مراغی اصفهانی (غزل) مطلع شعر آواز: هوست معتكف خانه خمارم كرد"
(آلبوم گلهای جاویدان » شمارهٔ ۱۲۵)
حاشیه ها
1395/12/11 10:03
کسرا
خفته بودم، صفت حسن تو بیدارم کرد
به به