گنجور

غزل شمارهٔ ۱۶۵

ای طیرهٔ شب طرهٔ خورشید پناهت
آرایش عالم رخ رنگین چو ماهت
تاب دل ناهید ز باد خم زلفت
آ ب رخ خورشید ز خاک سر راهت
دیباچهٔ خوبی ورق روی منیرت
عنوان شگرفی رقم خط سیاهت
بر رشتهٔ پروین زده صد سوزن طعنه
تابیدن عکس گهر از بند کلاهت
از خاک فزون گشته سپاه تو، ولیکن
آتش زده سودای تو بر قلب سپاهت
فردا به قیامت گر ازین گونه برآیی
ایزد، نه همانا، که بپرسد ز گناهت
نزدیک شود با فلک از روی بلندی
روزی که کند اوحدی از دور نگاهت

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای طیرهٔ شب طرهٔ خورشید پناهت
آرایش عالم رخ رنگین چو ماهت
هوش مصنوعی: ای شب، تو که چون یک گیسوی نورانی آفتاب را به خود جذب کرده‌ای، زیبایی‌های جهان را به خود آراسته‌ای، مانند چهره‌ای زیبا که درخشندگی‌اش مثل ماه است.
تاب دل ناهید ز باد خم زلفت
آ ب رخ خورشید ز خاک سر راهت
هوش مصنوعی: دل ناهید به خاطر زلفت در باد تاب می‌خورد، همان‌طور که چهره‌ات چون خورشید از خاکی که در مسیر توست، می‌درخشد.
دیباچهٔ خوبی ورق روی منیرت
عنوان شگرفی رقم خط سیاهت
هوش مصنوعی: لباس زیبای تو مانند پرده‌ای دلنشین است که بر زیبایی و درخشندگی چهره‌ات تاکید می‌کند و نامی بزرگ بر تاریکی‌هایی که از خود به جا می‌گذاری، نوشته شده است.
بر رشتهٔ پروین زده صد سوزن طعنه
تابیدن عکس گهر از بند کلاهت
هوش مصنوعی: بر روی رشتهٔ ستاره‌های پروین، صد سوزن طعنه‌ای زده‌اند که نور جواهر از زیر کلاهت تابیده می‌شود.
از خاک فزون گشته سپاه تو، ولیکن
آتش زده سودای تو بر قلب سپاهت
هوش مصنوعی: تو از خاک به مراتب بیشتر سیاه شده‌ای، اما آتش آرزوی تو در دل سپاهت شعله‌ور شده است.
فردا به قیامت گر ازین گونه برآیی
ایزد، نه همانا، که بپرسد ز گناهت
هوش مصنوعی: اگر فردا در روز قیامت با این حال و وضع برخواست کنی، خداوند حتماً از گناهانت سؤال خواهد کرد.
نزدیک شود با فلک از روی بلندی
روزی که کند اوحدی از دور نگاهت
هوش مصنوعی: روزی خواهد رسید که اوحدی از دور به تو نگاه خواهد کرد و با آسمان، از بلندی نزدیک‌تر می‌شود.