گنجور

غزل شمارهٔ ۱۴۸

زلف ترا بدیدم و مشکم ز یاد رفت
هر کو به دام زلف تو اندر فتاد رفت
بر بوی باد زلف تو شب روز می‌کنم
دردا! کز اشتیاق تو عمرم به باد رفت
روزی اگر ز زلف تو بندی گشوده‌ام
بر من مگیر، کان به طریق گشاد رفت
گفتی که: بامداد مراد تو می‌دهم
زان روز می‌شمارم و صد بامداد رفت
دل را غم تو زهر جفا داد و نوش کرد
جان از کف تو شربت غم خورد و شاد رفت
ظلمی که از غم تو گذشتت بر سرم
رخ بازکن، که آن همه عدلست و داد رفت
گر اوحدی ز دست برفت ای، پسر، چه باک؟
اندر زمانه هر که ز مادر بزاد رفت

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زلف ترا بدیدم و مشکم ز یاد رفت
هر کو به دام زلف تو اندر فتاد رفت
هوش مصنوعی: من موهای تو را دیدم و بویی که از مشک می‌آمد از یادم رفت. هر کسی که به دام زلف تو افتاد، از یاد فراموش شد.
بر بوی باد زلف تو شب روز می‌کنم
دردا! کز اشتیاق تو عمرم به باد رفت
هوش مصنوعی: من به عطر و بوی موهای تو در روز و شب فکر می‌کنم و از این حسرتی که به خاطر اشتیاق تو کشیده‌ام، بسیار ناراحتم؛ چرا که عمرم در این راه به هدر رفته است.
روزی اگر ز زلف تو بندی گشوده‌ام
بر من مگیر، کان به طریق گشاد رفت
هوش مصنوعی: اگر روزی زلف تو را به نحوی باز کرده‌ام، مرا سرزنش نکن، زیرا آن گشودگی به صورت طبیعی و به طور حقه‌ای پیش آمده است.
گفتی که: بامداد مراد تو می‌دهم
زان روز می‌شمارم و صد بامداد رفت
هوش مصنوعی: تو گفتی که صبح که برسد، خواسته‌ات را به تو می‌دهم. از آن روز به بعد هر روز را می‌شمارم و حالا صد صبح گذشته است.
دل را غم تو زهر جفا داد و نوش کرد
جان از کف تو شربت غم خورد و شاد رفت
هوش مصنوعی: دل غم تو را تحمل نکرد و زهر جفایت را به جانش ریخت. جان نیز از درد تو نوشید و با همین دل‌نگرانی‌ها شاد از دست رفت.
ظلمی که از غم تو گذشتت بر سرم
رخ بازکن، که آن همه عدلست و داد رفت
هوش مصنوعی: ای خاصیت غم تو، درد و رنجی که به من وارد کرده‌ای را کنار بگذار و بر من رحم کن؛ زیرا همه‌ی آن عدل و انصاف که نسبت به من بوده، به خاطر غم تو از بین رفته است.
گر اوحدی ز دست برفت ای، پسر، چه باک؟
اندر زمانه هر که ز مادر بزاد رفت
هوش مصنوعی: اگر اوحدی از دست رفت، پسر، نگران نباش. در این دنیا هر کسی که به دنیا می‌آید، بالاخره زاد و مرگ را تجربه می‌کند.

حاشیه ها

1395/02/20 16:04
علیرضا ب

بیت یکی مانده به آخر 《گفتت》 اشتباهه《 گفتست》 درسته

1395/02/20 16:04
علیرضا ب

عذر خواهی میکنم منطورم 《 گذشتست》 به جای 《 گذشتت》 بود