گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۳۷ - وله سترالله عیوبه

ای روزه‌دار، اگر تو یک ریزه راز داری
دست و زبان خود را از خلق بازداری
با ساز و برگ بودی سالی، سزد کزین پس
یک ماه خویشتن را بی‌برگ و ساز داری
آخر چه سود کشتن تن را به زور؟ چون تو
شامش رضا بجویی، صبحش نیاز داری
آنست سر روزه: کز هر بدی ببندی
گوشی که برگشودی، چشمی که باز داری
در آسمان معنی، چون مهر، برفروزی
گر دست برد صورت یک ماه باز داری
از آستان صورت، تا پیشگاه معنی
بیش از هزار منزل شیب و فراز داری
دل را چو چار گوشه بر باغ و خانه کردی
چون در حضور بندی؟ کی در نماز داری؟
خود کی درست خیزی از زیر سکهٔ دل؟
کز بهر یک قراضه دندان چو گاز داری
نفسی که می‌تواند با عرشیان نشستن
حیف آیدم که : او را در بند آز داری
کوتاه عمر باشد، آن را که نیست نامی
گر نام نیک ورزی، عمر دراز داری
بی‌منتی برآور کار نیازمندان
گر زانکه هیچ کاری با بی‌نیاز داری
چون اوحدی نگردی بی‌صدق یار هرگز
زیرا که یار بودن صدقست و رازداری

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای روزه‌دار، اگر تو یک ریزه راز داری
دست و زبان خود را از خلق بازداری
هوش مصنوعی: ای کسی که روزه هستی، اگر رازی در دل داری، بهتر است که از گفتن آن و بیانش به دیگران خودداری کنی.
با ساز و برگ بودی سالی، سزد کزین پس
یک ماه خویشتن را بی‌برگ و ساز داری
هوش مصنوعی: پس از یک سال زندگی با آسایش و وسایل، منطقی است که از این به بعد یک ماه را بی‌وسایل و راحتی سپری کنی.
آخر چه سود کشتن تن را به زور؟ چون تو
شامش رضا بجویی، صبحش نیاز داری
هوش مصنوعی: کشتن جسم چه فایده‌ای دارد؟ چون تو شب‌ها به خوشی می‌پردازید و صبح‌ها به نیازهایتان توجه می‌کنید.
آنست سر روزه: کز هر بدی ببندی
گوشی که برگشودی، چشمی که باز داری
هوش مصنوعی: روزۀ حقیقی آن است که انسان از هر نوع بدی و ناپاکی دوری کند و گوش و چشمانش را از آلودگی‌ها و گناهانی که در اطرافش وجود دارد، ببندد و حفظ کند.
در آسمان معنی، چون مهر، برفروزی
گر دست برد صورت یک ماه باز داری
هوش مصنوعی: در آسمان معنای عشق، مانند خورشید درخشش دارد، اگر بخواهی زیبایی‌های یک چهره تابان را در دستان خود بگیری.
از آستان صورت، تا پیشگاه معنی
بیش از هزار منزل شیب و فراز داری
هوش مصنوعی: از زیبایی‌های ظاهری تا عمق معنا، سفر و تغییرات زیادی وجود دارد.
دل را چو چار گوشه بر باغ و خانه کردی
چون در حضور بندی؟ کی در نماز داری؟
هوش مصنوعی: وقتی دل را مانند یک باغ و خانه به چهار گوشه تقسیم کردی، چگونه می‌توانی در حضور (خدا) بایستی؟ چگونه می‌توانی در نماز حضور قلب داشته باشی؟
خود کی درست خیزی از زیر سکهٔ دل؟
کز بهر یک قراضه دندان چو گاز داری
هوش مصنوعی: آیا تو می‌توانی به درستی از زیر بار سنگین احساساتت برخیزی؟ چون برای به دست آوردن یک لقمه کوچک، مثل سگ گاز می‌زنی.
نفسی که می‌تواند با عرشیان نشستن
حیف آیدم که : او را در بند آز داری
هوش مصنوعی: نفس انسانی که می‌تواند با بزرگ‌ترین موجودات و در جایگاه‌های بلند قرار گیرد، حیف است که آن را در بند آز و شهوات نگه‌داری.
کوتاه عمر باشد، آن را که نیست نامی
گر نام نیک ورزی، عمر دراز داری
هوش مصنوعی: کسی که نامی از او در یادها نمانده و عمرش کوتاه است، اما اگر نام نیکی را بر جای بگذارد، عمرش در واقع طولانی‌تر خواهد بود.
بی‌منتی برآور کار نیازمندان
گر زانکه هیچ کاری با بی‌نیاز داری
هوش مصنوعی: اکرم و کمک به نیازمندان را بدون توقع و منت انجام بده، چرا که هیچ کار خیری با انسان بی‌نیاز جز نیکی به هم‌نوعان ندارد.
چون اوحدی نگردی بی‌صدق یار هرگز
زیرا که یار بودن صدقست و رازداری
هوش مصنوعی: اگر به صداقت و رازداری اهمیت ندهی، هرگز نمی‌توانی دوست واقعی باشی، زیرا دوستی بر اساس صداقت و پنهان‌کاری است.