گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶ - وله فی فضیلة الصبح

چشم صاحب دولتان بیدار باشد صبحدم
عاشقان را نالهای زار باشد صبحدم
آن جماعت را که در سینه ز شوق آتش بود
کارگاه سوز دل بر کار باشد صبحدم
صبحدم باید شدن در کوی او، کز شاخ وصل
هر گلی کت بشکفد بی‌خار باشد صبحدم
کوی او بی‌زحمت ناجنس باشد صبح‌گاه
راه او بی‌زحمت اغیار باشد صبحدم
پرده بردار سعادت وقت صبح از روی و این
آن تواند دید کو بیدار باشد صبحدم
مرده دل در خواب نوشینست و دولت در گذار
شادمان آندل که دولتیار باشد صبحدم
طالبان پرتو خورشید روی دوست را
چشم بر در، روی بر دیوار باشد صبحدم
زنده‌داران شب امید را بر در گهش
دیدها دریای گوهربار باشد صبحدم
روز اگر با عمرو و با زیدست رازی خلق را
راز دل با خالق جبار باشد صبحدم
زنده‌داران شب امید را بر درگهش
دیدها دریای گوهر بار باشد صبحدم
از در رحمت به دست آویزی «هل من سائل»؟
سایلان را کوی حضرت بار باشد صبحدم
گر تو می‌خواهی که بگشاید در احسان او
بر در او رفتنت ناچار باشد صبحدم
گرچه کمیابی کسی در صبحدم ناخفته، لیک
حاضری زانخفتگان بیدار باشد صبحدم
تیر آه دردمندان در کمینگاه دعا
از کمان سینه‌ها طیار باشد صبحدم
هر شبت میگویم این و عقل میگوید: بلی
پند گیرد خواجه، گر هشیار باشد صبحدم
آنکه در خوردن بود روز دراز او به سر
خفته بگذارش، که بس بیمار باشد صبحدم
در شب شهوت گر از گل بستر و بالین کنی
آنچنان بالین و بستر مار باشد صبحدم
دست با هر کس که دادی در میان همچون کمر
باز باید کرد، کان زنار باشد صبحدم
چرخ با صد دیده می‌بیند ترا جایی چنین
آدمی را خود ز خفتن عار باشد صبحدم
اوحدی، گر زان شب بیچارگی خوفیت هست
چارهٔ کار تو استغفار باشد صبحدم
قصهٔ بیدار شو، با خفته‌ای مردانه گو
کین سخن با کاهلان دشوار باشد صبحدم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چشم صاحب دولتان بیدار باشد صبحدم
عاشقان را نالهای زار باشد صبحدم
هوش مصنوعی: چشم کسانی که قدرت دارند همیشه بیدار است و در صبح زود، دل‌سوختگان عاشق همچنان در حال ناله و اندوه هستند.
آن جماعت را که در سینه ز شوق آتش بود
کارگاه سوز دل بر کار باشد صبحدم
هوش مصنوعی: آن گروهی که در دل‌شان شوق و اشتیاقی عمیق دارد، صبحگاهان، دلشان مانند کارگاهی می‌سوزد و مشغول فعالیت است.
صبحدم باید شدن در کوی او، کز شاخ وصل
هر گلی کت بشکفد بی‌خار باشد صبحدم
هوش مصنوعی: صبح زود باید به کوی او برویم، زیرا از شاخۀ وصال، هر گلی بدون خار خواهد شکفت.
کوی او بی‌زحمت ناجنس باشد صبح‌گاه
راه او بی‌زحمت اغیار باشد صبحدم
هوش مصنوعی: در زمان صبح، هیچ تلاش و زحمتی برای رسیدن به مقام او لازم نیست، و مسیر او در ابتدای روز بدون مشکل و دور از موانع خواهد بود.
پرده بردار سعادت وقت صبح از روی و این
آن تواند دید کو بیدار باشد صبحدم
هوش مصنوعی: در صبح زود، کسی که بیدار باشد می‌تواند خوشبختی و سرور را برای خود مشاهده کند.
مرده دل در خواب نوشینست و دولت در گذار
شادمان آندل که دولتیار باشد صبحدم
هوش مصنوعی: دل‌های بی‌روح در خواب شیرین به سر می‌برند، و خوشی و خوشبختی تنها به افرادی می‌رسد که در صبحگاهان همراه با یاری و حمایت از زندگی برخوردارند.
طالبان پرتو خورشید روی دوست را
چشم بر در، روی بر دیوار باشد صبحدم
هوش مصنوعی: عاشقانی که در انتظار دیدار محبوب خود هستند، در سپیده‌دم چشمانشان به در دوخته شده و به دیوار پشت سر خود نگاه می‌کنند.
زنده‌داران شب امید را بر در گهش
دیدها دریای گوهربار باشد صبحدم
هوش مصنوعی: زندگان در شب به امید صبح، در آستانه روز جدید، دریایی از جواهرات را مشاهده می‌کنند. این تصویر نشان‌دهنده‌ی زیبایی و شگفتی‌هایی است که در انتظار آنان است.
روز اگر با عمرو و با زیدست رازی خلق را
راز دل با خالق جبار باشد صبحدم
هوش مصنوعی: اگر روزگار با عمرو و زید باشد، دل انسان راز خود را با خداوند بزرگ در صبحگاه در میان می‌گذارد.
زنده‌داران شب امید را بر درگهش
دیدها دریای گوهر بار باشد صبحدم
هوش مصنوعی: زندگان شب، امید را در آستانه‌اش مشاهده می‌کنند که همچون دریای پر از مروارید در صبح دم می‌درخشد.
از در رحمت به دست آویزی «هل من سائل»؟
سایلان را کوی حضرت بار باشد صبحدم
هوش مصنوعی: از در رحمت، آیا کسی هست که درخواست کند؟ افرادی که درخواست می‌کنند، صبح زود به درگاه حضرت می‌آیند.
گر تو می‌خواهی که بگشاید در احسان او
بر در او رفتنت ناچار باشد صبحدم
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی که درهای رحمت و احسان او برایت باز شود، ناگزیر باید در صبح زود به سوی او بروی.
گرچه کمیابی کسی در صبحدم ناخفته، لیک
حاضری زانخفتگان بیدار باشد صبحدم
هوش مصنوعی: هرچند که در صبح زود، بعضی افراد هنوز بیدار نشده‌اند و کمیاب به نظر می‌رسند، ولی کسی که حاضر و بیدار است، از میان آن خواب‌آلوده‌ها به روشنی حضور دارد.
تیر آه دردمندان در کمینگاه دعا
از کمان سینه‌ها طیار باشد صبحدم
هوش مصنوعی: آه و ناله‌ی دردمندان مانند تیری است که در انتظار فرصتی برای پرواز در دعا به سوی آسمان نشسته است و از قلب‌هایشان رها می‌شود همچون پرنده‌ای در سپیده دم.
هر شبت میگویم این و عقل میگوید: بلی
پند گیرد خواجه، گر هشیار باشد صبحدم
هوش مصنوعی: هر شب به خودم می‌گویم که اگر خواجه‌ی خردمندی باشد و هشیار، باید از تجربیاتش درس بگیرد و پند بپذیرد، اما عقل در پاسخ می‌گوید که این درست است.
آنکه در خوردن بود روز دراز او به سر
خفته بگذارش، که بس بیمار باشد صبحدم
هوش مصنوعی: کسی که روز طولانی را صرف خوردن می‌کند، باید شب را در خواب بگذراند، زیرا او در صبح زود به شدت بیمار و خسته خواهد بود.
در شب شهوت گر از گل بستر و بالین کنی
آنچنان بالین و بستر مار باشد صبحدم
هوش مصنوعی: اگر در شب احساس شهوت کنی و خوشی‌هایی از زناشویی و عشق را تجربه کنی، صبح روز بعد ممکن است با مشکلات و چالش‌هایی مواجه شوی که مانند سمی خطرناک هستند.
دست با هر کس که دادی در میان همچون کمر
باز باید کرد، کان زنار باشد صبحدم
هوش مصنوعی: هر زمان که با کسی دوستی کردی یا ارتباط برقرار کردی، باید خود را نسبت به آن فرد کاملاً باز و بی‌پرده نشان دهی، زیرا این ارتباط می‌تواند مانند کمری باشد که تو را به او و شرایطش وابسته می‌کند.
چرخ با صد دیده می‌بیند ترا جایی چنین
آدمی را خود ز خفتن عار باشد صبحدم
هوش مصنوعی: زمانی که خورشید در حال طلوع است، عیون آسمان با دقت به تو می‌نگرند و برای شخصی چون تو، که در چنین وضعیتی قرار دارد، شرم آور است که خواب بماند.
اوحدی، گر زان شب بیچارگی خوفیت هست
چارهٔ کار تو استغفار باشد صبحدم
هوش مصنوعی: اگر در آن شب بیچارگی و ترس دچار نگرانی هستی، راه حل مشکلاتت در آمرزش و طلب بخشش خداوندی است که صبح به تو روشنایی می‌بخشد.
قصهٔ بیدار شو، با خفته‌ای مردانه گو
کین سخن با کاهلان دشوار باشد صبحدم
هوش مصنوعی: داستان بیدار شدن را با کسی که خفته و غافل است به صورت جدی و محکم بازگو کن، زیرا این گفتگو برای کسانی که بی‌خبر و سهل‌انگارند، مشکل و دشوار خواهد بود.

حاشیه ها

1397/02/06 18:05
سعید شریعتی

بیت هشتم و دهم: زنده داران شب امید .. تکرار شده است.
بیت پنجم به نظر میرسد که پرده بردارد صحیح باشد.