قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰ - وله بردالله مضجعه
زنهار خوارگان را زنهار خوار دار
پیوند و عهدشان همه نا استوار دار
هر زر که دشمنی دهد و گل که ناکسی
آن زر چو خاک بفکن و آن گل چوخار دار
فخری، که از وسیلت دونی رسد به تو
گر نام و ننگ داری، ازان فخر عار دار
وقتی که روزگار تو نیکو شود ز بخت
غافل مباش و روز بد اندر شمار دار
چون جام دولتت به کف دست بر نهند
در کاسهٔ نخست نظر برخمار دار
از بهر کار خود چو بکاری برون شوی
چشمی براه برکن و گوشی به کار دار
آن کو زر از خویشتنت در کنار داشت
آن رازهای خویشتنت در کنار دار
گر در دیار خود نتوانی به کام زیست
تن را به غربت افکن و دور از دیار دار
از حلقهای، که میشنوی بوی فتنهای
زان حلقه خویش را بخرد بر کنار دار
در مرد کم سخن به حقارت نظر مکن
درکش بگفتنش که درختیست باردار
خصمی، که واقفت کند از عیب خویشتن
عیبش مگوی هرگز و او را به یار دار
از عفت و طهارت و پاکی و روشنی
دایم وجود خویشتن اندر حصار دار
دنیا چو خانهایست ترا، بر سر دو راه
این خانه در تصرف خود مستعار دار
جایی که در یمین دروغت کشد غرض
دریاب و نفس را ز یمین بر یسار دار
خوش چشمهایست طبع تو در مرغزار تن
این چشمه را ز خاک طمع بیغبار دار
چون بر خدای راز تو پنهان نمیشود
بر خلق سر سیرت خویش آشکار دار
اقبال را به جز در دین رهگذار نیست
خود را به جان ملازم این رهگذار دار
دندان به مال و گنج فرو بردهای ز حرص
ایمن مباش و گوش به دندان مار دار
جز غم دل تو را به جهان غمگزار نیست
پیوسته روی خویش درین غمگزار دار
بد مهر بختییست سراسیمه نفس تو
او را که با تو گفت: چنین بیمهار دار؟
تختی که بر نیاید ازو نام عدل تو
نفس تو را کشندهترست از هزار دار
این پند از اوحدی به تو چون یادگار ماند
تا زندهای تو گوش بدین یادگار دار
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹ - وله: سر پیوند ما ندارد یارقصیدهٔ شمارهٔ ۲۱ - وله رحمةالله علیه: میان کار فروبند و کار راه بساز
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زنهار خوارگان را زنهار خوار دار
پیوند و عهدشان همه نا استوار دار
هوش مصنوعی: مواظب باش، از کسانی که در مقام پست قرار دارند و به آنها بهایی داده نمیشود، دوری کن و ارتباط و توافقشان را ناپایدار و سست نگهدار.
هر زر که دشمنی دهد و گل که ناکسی
آن زر چو خاک بفکن و آن گل چوخار دار
هوش مصنوعی: هر چیز که از دشمنان به ما برسد، مانند زر و گل، ارزش واقعیاش را ندارد. زیرا اگر آن زر به دست کسی بیفتد که لیاقت ندارد، به خاک تبدیل میشود و آن گل نیز به خاکستر بدل خواهد شد. در واقع، ارزش واقعی چیزها به شایستگی و شخصیت فردی که آنها را در اختیار دارد بستگی دارد.
فخری، که از وسیلت دونی رسد به تو
گر نام و ننگ داری، ازان فخر عار دار
هوش مصنوعی: اگر به واسطه کسی که ارزش چندانی ندارد، به تو افتخار و یا ننگی برسد و تو به آن افتخار کنی، باید از آن افتخار شرمنده باشی.
وقتی که روزگار تو نیکو شود ز بخت
غافل مباش و روز بد اندر شمار دار
هوش مصنوعی: زمانی که اوضاع زندگیات به خوبی پیش میرود، فراموش نکن که شانس و بخت نقشی در این خوشی دارند و همچنین روزهای سخت و بد را هم در نظر داشته باش.
چون جام دولتت به کف دست بر نهند
در کاسهٔ نخست نظر برخمار دار
هوش مصنوعی: زمانی که جام خوشبختی را به دستت میدهند، در اولین بار باید به خوبی و با دقت به آن نگاه کنی و از آن لذت ببری.
از بهر کار خود چو بکاری برون شوی
چشمی براه برکن و گوشی به کار دار
هوش مصنوعی: زمانی که برای انجام کار خود از خانه خارج میشوی، با دقت به اطراف نگاه کن و حواست به کارهایی که در دست داری باشد.
آن کو زر از خویشتنت در کنار داشت
آن رازهای خویشتنت در کنار دار
هوش مصنوعی: هر کسی که گنج و ثروت درون خود را شناسایی کرده و در کنار خود نگه داشته است، باید رازهای وجودیاش را نیز در کنار خود نگاه دارد.
گر در دیار خود نتوانی به کام زیست
تن را به غربت افکن و دور از دیار دار
هوش مصنوعی: اگر در سرزمین خود نتوانی زندگی خوبی داشته باشی، بهتر است تن خود را به دیاری دور بسپاری و از جایگاه خود دور شوی.
از حلقهای، که میشنوی بوی فتنهای
زان حلقه خویش را بخرد بر کنار دار
هوش مصنوعی: از حلقهای که بوی ناامنی و جنجال به مشام میرسد، باید خود را از آن دور کنی و به سلامت در کنار دیگران بایستی.
در مرد کم سخن به حقارت نظر مکن
درکش بگفتنش که درختیست باردار
هوش مصنوعی: به مردانی که کم صحبت میکنند، با نگاهی نادرست و حقیر نگاه نکن. باید درک کنی که این افراد مانند درختانی هستند که میوه میدهند.
خصمی، که واقفت کند از عیب خویشتن
عیبش مگوی هرگز و او را به یار دار
هوش مصنوعی: اگر کسی از عیبهای خودش آگاه باشد، هرگز عیب او را بر زبان نیاور و در کنار او باش.
از عفت و طهارت و پاکی و روشنی
دایم وجود خویشتن اندر حصار دار
هوش مصنوعی: همیشه خود را در محافظت از عفت، پاکی و روشنایی نگهدار.
دنیا چو خانهایست ترا، بر سر دو راه
این خانه در تصرف خود مستعار دار
هوش مصنوعی: دنیا مانند یک خانه است برای تو، پس در دو راهی این خانه سعی کن کنترل و تسلط بر زندگیات را به دست بگیری و از آن به خوبی استفاده کنی.
جایی که در یمین دروغت کشد غرض
دریاب و نفس را ز یمین بر یسار دار
هوش مصنوعی: در جایی که نیتهای نادرست و دروغ به تو آسیب میزنند، باید مراقب باشی و نفس خود را از افکار منفی دور کنی و به سمت راست و چپ هدایت کنی.
خوش چشمهایست طبع تو در مرغزار تن
این چشمه را ز خاک طمع بیغبار دار
هوش مصنوعی: خوشمزگی و صفای ذاتی تو مانند چشمهای در دشت و گلزار است. باید این چشمه را از خاک و آلودگیهای دنیوی دور نگهداری تا تمیزی و زلالیاش حفظ شود.
چون بر خدای راز تو پنهان نمیشود
بر خلق سر سیرت خویش آشکار دار
هوش مصنوعی: هرچند راز تو پیش خداوند پنهان نیست، پس باید روح و حقیقت وجودت را برای دیگران نمایان کنی.
اقبال را به جز در دین رهگذار نیست
خود را به جان ملازم این رهگذار دار
هوش مصنوعی: انسانی که در جستجوی حقیقت و راه راست است، باید در مسیر دین و ایمان ثابت قدم باشد و تمام وجود خود را وقف این راه کند.
دندان به مال و گنج فرو بردهای ز حرص
ایمن مباش و گوش به دندان مار دار
هوش مصنوعی: اگر به خاطر حرص و طمع دندان به مال و ثروت گذاشتهای، نباید احساس امنیت کنی و لازم است همیشه هشیار باشی، چون ممکن است خطرهایی در کمین باشد.
جز غم دل تو را به جهان غمگزار نیست
پیوسته روی خویش درین غمگزار دار
هوش مصنوعی: جز غم دل تو در این دنیا هیچ غم دیگری وجود ندارد. همیشه چهرهات را در این دنیای پر غم حفظ کن.
بد مهر بختییست سراسیمه نفس تو
او را که با تو گفت: چنین بیمهار دار؟
هوش مصنوعی: تقدیر تو به گونهای است که نفس تو را به تلاطم انداخته و آن را در موقعیتی درگیر کرده که با تو همچنان بیپروا و بیخیال صحبت میکند.
تختی که بر نیاید ازو نام عدل تو
نفس تو را کشندهترست از هزار دار
هوش مصنوعی: تختی که از آن نام عدل تو برنمیخیزد، نفس تو را بیشتر از هزار دار میکشد.
این پند از اوحدی به تو چون یادگار ماند
تا زندهای تو گوش بدین یادگار دار
هوش مصنوعی: این نصیحت از اوحدی به تو به عنوان یک یادگار باقی مانده است، پس تا زمانی که زندهای، به این یادگار توجه کن و به آن گوش بده.