گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱ - وله علیه الرحمه

نگفتمت که: منه دل برین خراب آباد؟
که بر کف تو نخواهد شد این خراب آباد
دلت ز دام بلا گرچه میرمید، ببین
که: هم به دانه نظر کرد و هم به دام افتاد
به خانه ساختنت میل بود و می‌گفتم:
نگاه دار، که بر سیل می‌نهی بنیاد
چنان شدی تو که مستان به دوش بردندت
که کس ز جام غرور زمانه مست مباد!
تو می‌روی و جهان از پی‌تو می‌گوید
که: خواجه هیچ ندارد، که هیچ نفرستاد
به چوب سرو ترا تخت بند کرد اجل
به جرم آنکه شبی رفته‌ای چو سرو آزاد
ز مکنت تو هم امروز بهره خواهد ساخت
همان کسی که ز بهر تو می‌کند فریاد
تو یاد کن ز خدای خود اندرین ساعت
که ساعت دگرت هیچ کس نیارد یاد
شگفت نیست جهان کز تو یادگار بماند
که یادگار فریدون و ایرجست و قباد
هزاربار خرد با تو بیش گفت که: دل
به حب این وطن عاریت نباید داد
دریغم آید از آن هوشمند دوراندیش
که بی‌وفایی دوران بدید و دل بنهاد
هر آن بصیر که سر جهان ببیند باز
چه آن بصیر برمن، چه کور مادرزاد؟
به مردگان نظر عبرتی کن، ای زنده
که معتبر شمرند این دقیقه مردم راد
ز خاکدان فنا هیچ آبروی مجوی
کزین هوس تو به آتش روی و عمر به باد
به حرص بر دل خود نقش زرمکن شیرین
که آخر از غم شیرین هلاک شد فرهاد
گشاده کن به کرم دست خود، که در گیتی
کلید گنج الهی گشایشست و گشاد
بداد و دادهٔ او شاد باش و شور مکن
که هرچه او دهد آن جمله عدل باشد و داد
کنون به کار خود استادگی نمای، ار نه
چو مرگ دست برآرد، نمی‌توان استاد
سر از قلادهٔ آموختن مپیچ و بدان
که دیگران هم از آموختن شدند استاد
یقین بدان که: تو هم زین جهان بخواهی رفت
اگر به هفت رسد سال عمر و گر هفتاد
ضرورتست که: بنیادهای نیک نهند
برای نام ابد مردمان نیک نهاد
مرا چنین که تو بینی: به چند گونه هنر
اگر ز سیم و زرم بهره نیست، عمر تو باد
ازین حدیث روانم بسی، که بعد از من
کسی نگوید: کای اوحدی، روانت باد!

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نگفتمت که: منه دل برین خراب آباد؟
که بر کف تو نخواهد شد این خراب آباد
هوش مصنوعی: من به تو نگفتم که دل خود را به این مکان ویران بسپارم؟ زیرا این ویران‌سرا هرگز در دستان تو قرار نخواهد گرفت.
دلت ز دام بلا گرچه میرمید، ببین
که: هم به دانه نظر کرد و هم به دام افتاد
هوش مصنوعی: اگرچه دل تو از مشکلات و خطرها می‌ترسد، اما به یاد داشته باش که گاهی اوقات هم به چیزهای زیبا و جذاب نگاه می‌کنی و هم در دام و تله‌ای گرفتار می‌شوی.
به خانه ساختنت میل بود و می‌گفتم:
نگاه دار، که بر سیل می‌نهی بنیاد
هوش مصنوعی: می‌خواستم خانه‌ای بسازم و به تو می‌گفتم که احتیاط کن، زیرا پایه‌ات را بر روی سیل قرار می‌دهی.
چنان شدی تو که مستان به دوش بردندت
که کس ز جام غرور زمانه مست مباد!
هوش مصنوعی: تو چنان به حالتی درآمدی که مانند مستان بر دوش دیگران حمل شدی؛ پس مراقب باش که هیچ‌کس از شراب فریب‌کارانه‌ی دنیا دیوانه نشود!
تو می‌روی و جهان از پی‌تو می‌گوید
که: خواجه هیچ ندارد، که هیچ نفرستاد
هوش مصنوعی: تو می‌روی و دیگران درباره‌ات می‌گویند که همه چیز را از دست داده‌ای و هیچ‌چیزی برایت باقی نمانده است.
به چوب سرو ترا تخت بند کرد اجل
به جرم آنکه شبی رفته‌ای چو سرو آزاد
هوش مصنوعی: خدای مرگ تو را به خاطر آنکه شبی مانند سرو آزاد رفته‌ای، به چوب سرو بست.
ز مکنت تو هم امروز بهره خواهد ساخت
همان کسی که ز بهر تو می‌کند فریاد
هوش مصنوعی: امروز کسی که برای تو داد و فریاد می‌زند، از ثروت و امکانات تو بهره‌مند خواهد شد.
تو یاد کن ز خدای خود اندرین ساعت
که ساعت دگرت هیچ کس نیارد یاد
هوش مصنوعی: در این لحظه، به یاد خدا باش؛ زیرا در هیچ زمانی دیگر، هیچ‌کس نمی‌تواند تو را به یاد او بیاورد.
شگفت نیست جهان کز تو یادگار بماند
که یادگار فریدون و ایرجست و قباد
هوش مصنوعی: عجیب نیست که یادگاری از تو در این دنیا باقی بماند، چرا که یادگارهای فریدون و ایرج و قباد نیز هنوز وجود دارند.
هزاربار خرد با تو بیش گفت که: دل
به حب این وطن عاریت نباید داد
هوش مصنوعی: هزاران بار عقل به تو می‌گوید که نباید دل خود را به عشق این کشور قرض بدهی.
دریغم آید از آن هوشمند دوراندیش
که بی‌وفایی دوران بدید و دل بنهاد
هوش مصنوعی: من ناراحتم از آن انسان باهوش و دوراندیش که به بی‌وفایی زمانه نگاه کرد و باز هم دل به آن سپرد.
هر آن بصیر که سر جهان ببیند باز
چه آن بصیر برمن، چه کور مادرزاد؟
هوش مصنوعی: هر کسی که بتواند به درستی جهان را ببیند، مهم نیست که آن فرد چه دیدگاهی دارد یا چقدر از حقیقت باخبر است؛ این موضوع به من ربطی ندارد.
به مردگان نظر عبرتی کن، ای زنده
که معتبر شمرند این دقیقه مردم راد
هوش مصنوعی: به مردگان نگاه کن و از آن‌ها درس عبرت بگیر، ای زنده! زیرا آنان در این لحظه نیز به حساب می‌آیند و باید به ارزش زندگی فکر کرد.
ز خاکدان فنا هیچ آبروی مجوی
کزین هوس تو به آتش روی و عمر به باد
هوش مصنوعی: از دنیای فانی چیزی به دست نخواهی آورد، چرا که آرزوهای تو می‌تواند به آتش تبدیل شود و عمر تو را نیز به هدر دهد.
به حرص بر دل خود نقش زرمکن شیرین
که آخر از غم شیرین هلاک شد فرهاد
هوش مصنوعی: به خاطر حرص و طمع، قلبت را درگیر زرق و برق نکن، زیرا فرهاد به خاطر عشق و غمی که داشت، در نهایت نابود شد.
گشاده کن به کرم دست خود، که در گیتی
کلید گنج الهی گشایشست و گشاد
هوش مصنوعی: دست خود را به روی دیگران بگشا و با نیکی و generosity، چرا که در این دنیا تنها راه‌حل حقیقی برای دسترسی به ثروت و نعمت‌های الهی، بخشندگی و generosity است.
بداد و دادهٔ او شاد باش و شور مکن
که هرچه او دهد آن جمله عدل باشد و داد
هوش مصنوعی: از نعمت‌ها و بخشش‌های او شاد باش و دل‌شوره نداشته باش، زیرا هرچه او به تو عطا کند، همه‌اش بر اساس عدل و انصاف خواهد بود.
کنون به کار خود استادگی نمای، ار نه
چو مرگ دست برآرد، نمی‌توان استاد
هوش مصنوعی: اکنون در کارهای خود ثابت قدم باش، وگرنه اگر به بی‌توجهی بگذرانید، مانند مرگ، از دست خواهید رفت و دیگر نمی‌توانید به موفقیت برسید.
سر از قلادهٔ آموختن مپیچ و بدان
که دیگران هم از آموختن شدند استاد
هوش مصنوعی: از تلاش و یادگیری غافل نشو و بدان که دیگران هم با یادگیری به مهارت‌های بالا رسیدند.
یقین بدان که: تو هم زین جهان بخواهی رفت
اگر به هفت رسد سال عمر و گر هفتاد
هوش مصنوعی: هرکس باید بداند که سرانجام از این دنیا خواهد رفت، چه سال عمرش به هفت برسد و چه به هفتاد.
ضرورتست که: بنیادهای نیک نهند
برای نام ابد مردمان نیک نهاد
هوش مصنوعی: برای حفظ یاد و نام نیک انسان‌های شایسته، ضرورت دارد که اصول و پایه‌های درستی بر اساس نیک‌اندیشی و خوبی‌ها بنا شود.
مرا چنین که تو بینی: به چند گونه هنر
اگر ز سیم و زرم بهره نیست، عمر تو باد
هوش مصنوعی: من را چنین که هستم ببین: حتی اگر از زیبایی و ثروت محروم باشم، امیدوارم عمرت طولانی باشد.
ازین حدیث روانم بسی، که بعد از من
کسی نگوید: کای اوحدی، روانت باد!
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر این است که آدمی از یک داستان یا داستان‌های بسیاری تاثیر گرفته و نگران است که بعد از او، کسی به یادش نیفتد و برایش دعا نکند. به عبارتی، او دوست دارد که یادش در دل‌ها باقی بماند و دیگران برایش آرزوی سلامتی کنند.

حاشیه ها

1387/08/25 18:10

در بیت 13 «مردم راه» با «مردم راد» جایگزین شد.