گنجور

شمارهٔ ۳۵

یاد تو کنم زچشم من خون بچکد
خون از دل ابرو چشم گردون بچکد
چشمم زتو چون برید خونش بچکد
شک نیست که از بریدگی خون بچکد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یاد تو کنم زچشم من خون بچکد
خون از دل ابرو چشم گردون بچکد
هوش مصنوعی: وقتی به یاد تو می‌افتم، چشمانم پر از اشک می‌شود و این اشک‌ها از عمق دل می‌ریزد، مانند اینکه آسمان هم به حال من غمگین است و باران می‌بارد.
چشمم زتو چون برید خونش بچکد
شک نیست که از بریدگی خون بچکد
هوش مصنوعی: چشم من وقتی از تو جدا شود، پاره‌پاره خواهد شد و خونش جاری می‌شود. این موضوعی نیست که شک داشته باشد، چون وقتی چیزی بریده شود، طبیعی است که خون آن بریزد.