گنجور

شمارهٔ ۲ - در رثای شروانشاه اخستان

جمیع الناس غمگینٌ که شروان شاههم مرده است
وفات شاههم اکنون طرب من قلبهم برده است
بهذا الصرصر العاصف کزو شروان مشوّش شد
درخت القلبشان خشک و گل الارواح پژمرده است
زن و مرد بلد جمله لِاَجل تلخی موتش
خراشان وجه، گریان چشم، بریان قلب و آزرده است
اگر چه موته صعبٌ لهم الصّبر اولی تر
که انفاس همه خلقان علیهم یک یک اشمرده است
وگر باور نمی‌داری که ما قَد قلته صدقٌ
فقل لی ایُّ مکتوبٍ که اسمش مرگ نسترده است

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جمیع الناس غمگینٌ که شروان شاههم مرده است
وفات شاههم اکنون طرب من قلبهم برده است
هوش مصنوعی: همهٔ مردم غمگین هستند چون شاه شروان فوت کرده است و مرگ شاه اکنون شادی را از دل‌هایشان گرفته است.
بهذا الصرصر العاصف کزو شروان مشوّش شد
درخت القلبشان خشک و گل الارواح پژمرده است
هوش مصنوعی: در اثر باد تند و عاصفی، درختان دل‌هایشان خشک و گل‌های روحشان پژمرده شده است.
زن و مرد بلد جمله لِاَجل تلخی موتش
خراشان وجه، گریان چشم، بریان قلب و آزرده است
هوش مصنوعی: زن و مرد به خاطر تلخی مرگ، با چهره‌ای خیسانده از اشک، قلبی سوخته و دلی آزرده به زندگی ادامه می‌دهند.
اگر چه موته صعبٌ لهم الصّبر اولی تر
که انفاس همه خلقان علیهم یک یک اشمرده است
هوش مصنوعی: با وجود اینکه تحمل سختی‌ها برای آن‌ها دشوار است، اما بهتر این است که بدانند جان همه آدم‌ها به شمارش است و هرکسی به نوبت باید به سرنوشت خود مواجه شود.
وگر باور نمی‌داری که ما قَد قلته صدقٌ
فقل لی ایُّ مکتوبٍ که اسمش مرگ نسترده است
هوش مصنوعی: اگر به گفته من اطمینان نداری که حقیقت را اظهار کرده‌ام، پس به من بگو کدام نوشته است که نامش مرگ است.