گنجور

شمارهٔ ۳۴

در هر نفسی درد سری آرد غم
یک لحظه مرا زدست نگذارد غم
دل خون شد و از دیده ام افتاد برون
دست از من بیچاره نمی دارد غم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در هر نفسی درد سری آرد غم
یک لحظه مرا زدست نگذارد غم
هوش مصنوعی: در هر لحظه‌ای که می‌گذرد، غم باعث می‌شود که دلم دردی را حس کند و حتی برای یک لحظه هم از دست غم راحت نمی‌شوم.
دل خون شد و از دیده ام افتاد برون
دست از من بیچاره نمی دارد غم
هوش مصنوعی: دل من به شدت غمگین و حزین است و اشک‌هایم بر روی زمین می‌ریزند و در این حال، کسی به من توجهی نمی‌کند و غم و اندوه مرا رها نمی‌کند.