گنجور

شمارهٔ ۲۷۴

آن یار که منزلگه او قلب آمد
مردانه بدیدمش که در قلب آمد
پنداشتمش که هست چون زر بعیار
چون بر محک دل زدمش قلب آمد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن یار که منزلگه او قلب آمد
مردانه بدیدمش که در قلب آمد
هوش مصنوعی: آن دوست که محل آرامشش دل است، من او را به صورت واقعی در قلب خود دیدم.
پنداشتمش که هست چون زر بعیار
چون بر محک دل زدمش قلب آمد
هوش مصنوعی: من او را مانند طلا گران­بها تصور می­کردم، اما وقتی که به محک دل آزمایشش کردم، متوجه شدم که قلبش چیز دیگری است.