گنجور

شمارهٔ ۲۶۹

دوش این چشمم که دُرّ مکنون می ریخت
تا صبحدمی از رگ جان خون می ریخت
دُرّی که به سالها به جمع آمده بود
دامن دامن زدیده بیرون می ریخت

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دوش این چشمم که دُرّ مکنون می ریخت
تا صبحدمی از رگ جان خون می ریخت
هوش مصنوعی: دیشب چشمانم مانند مرواریدهای پنهان اشک ریختند و تا سپیده دم از جانم خون می‌رفت.
دُرّی که به سالها به جمع آمده بود
دامن دامن زدیده بیرون می ریخت
هوش مصنوعی: دُرّی که سال‌ها جمع شده بود، به آرامی از دامن بیرون می‌ریخت.