گنجور

شمارهٔ ۴۹

گر جور کنی از تو فغان نتوان کرد
ور لطف کنی تکیه بر آن نتوان کرد
در حوصلهٔ قلم نگنجد رازم
آتش به میان نی نهان نتوان کرد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر جور کنی از تو فغان نتوان کرد
ور لطف کنی تکیه بر آن نتوان کرد
هوش مصنوعی: اگر تو بر ما ظلم و ستم کنی، کسی نمی‌تواند فریاد بزند و شکایت کند، اما اگر لطف و محبت کنی، نمی‌توان به آن تکیه کرد و فقط باید به آن امید بست.
در حوصلهٔ قلم نگنجد رازم
آتش به میان نی نهان نتوان کرد
هوش مصنوعی: راز من به حدی بزرگ و عمیق است که فراتر از توانایی قلم برای بیان آن است، و نمی‌توانم این آتش درونی را در نهان نگه‌دارم.