گنجور

شمارهٔ ۴۶

دلدار چو دید خسته و غمگینم
آمد نفسی نشست بر بالینم
با گرمی همی گفت که ای مسکینم
هم می ندهد دل که چنینت بینم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلدار چو دید خسته و غمگینم
آمد نفسی نشست بر بالینم
هوش مصنوعی: معشوق هنگامی که مرا خسته و ناراحت دید، برای دلداری من نزد من آمد و لحظه‌ای کنارم نشست.
با گرمی همی گفت که ای مسکینم
هم می ندهد دل که چنینت بینم
هوش مصنوعی: او با محبت و گرمی صحبت می‌کند و از درد و رنج خود می‌گوید، اما دلش اجازه نمی‌دهد که به او نزدیک شود و او را چنین ببیند.