گنجور

شمارهٔ ۳۷

قصّاب چو گوشت از سر دست بداد
در پهلوی دل زد که خریدار افتاد
سالی به امید گرد ران بر در او
خوردم جگر و عاقبتم گردن داد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قصّاب چو گوشت از سر دست بداد
در پهلوی دل زد که خریدار افتاد
هوش مصنوعی: قصاب وقتی که گوشت را از روی دستش به کسی داد، در دل خودش احساس کرد که خریدار خوب و مطمئنی پیدا شده است.
سالی به امید گرد ران بر در او
خوردم جگر و عاقبتم گردن داد
هوش مصنوعی: مدت زیادی را به امید دیدار آن معشوق در کنار درش گذراندم و قلبم را به خاطر این عشق به سختی تحمل کردم، اما در پایان، ناامیدی و سرخوردگی نصیبم شد.