اوحدالدین کرمانیشمارهٔ ۲
گل آمد و توبهٔ خلایق بشکست
گفتم مشکن که نیست لایق به شکست
در کورهٔ آتشین همی سوزد گل
کاو توبهٔ صد هزار عاشق بشکست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گل آمد و توبهٔ خلایق بشکست
گفتم مشکن که نیست لایق به شکست
هوش مصنوعی: گل آمد و مردم دست از توبه و بازگشت به سوی خدا برداشتند. من گفتم ای مردم، این کار درست نیست و شایسته نیست که این پیمان را بشکنید.
در کورهٔ آتشین همی سوزد گل
کاو توبهٔ صد هزار عاشق بشکست
هوش مصنوعی: در آتش سوزان، گلی می‌سوزد که توبه‌های بسیاری از عاشقان را شکسته است.