بخش ۲ - فصل
پس این کرامات باشد که اجابت دعایی بود و بود که طعامی پدید آید بوقت فاقت بی آنک سببی بود ظاهر یا بوقت تشنگی، آب پدیدار آید یا مسافتی دور بود آسان گردانند بریدن آن، بمدّتی نزدیک یا از دشمنی برهد یا از هاتفی آوازی یا خطابی شنود، یا آنچه بدین ماند از چیزها که نقض عادت بود.
و بدانک بسیارست از مقدورات که امروز بقطع دانیم که آن نشاید که کرامات اولیا بود و آن بضرورت توان دانست یا مانند ضرورت یکی از آن آنکه مردی پدید آید که او را مادر و پدر نبود یا جمادی بهیمۀ گردد یا حیوانی و امثال این بسیار بود.
بخش ۱ - باب پنجاه و سوم در اثبات کرامات اولیاء: بدانک پیدا آمدن کرامات بر اولیاء جایز است و دلیل بر جواز آن آنست که هر کار که بودن آن صورت به بندد در عقل و حاصل شدن آن ادا نکند برداشتن اصلی از اصول، واجب بود وصف کردن حق تعالی بقدرت بر آفریدن آن و چون واجب بود آن در مقدور حق تعالی باید که روا بود حاصل شدن آن و پدید آمدن کرامات نشان صدق آنکس بود که بر وی ظاهر گردد اندر احوال و هر که صادق نبود کرامات روا نبود که بر وی ظاهر گردد و دلیل برین آنست که قدیم سُبْحانَهُ وَتَعالی ما را بشناساند تا ما فرق کنیم میان آنک صادق بود اندر احوال و میان آنک مُبْطِل بود از طریق استدلال که آن کاریست موهوم و این نبود مگر باختصاص ولی بدانچه باز نیارند در دعوی وی زیرا که اگر اندر دعوی کاذب بود او را کرامت نبود که اگر چنین بودی فرق نبودی میان راست گوی و دروغ گوی و این آن کرامتست که ما بدان اشارت کردیم و لابدّ کرامت فعلی بود ناقض عادت اندر ایّام تکلیف، ظاهر گردد بر کسی که موصوف بود بولایت، اندر معنی تصدیق حال او.بخش ۳ - فصل: اما اگر گویند معنی ولی چه باشد گویند دو معنی احتمال کند یکی آنک فعیل بود بمبالغت از فاعل مانند علیم از عالم و قدیر از قادر و این بدان معنی بود که طاعت او پیوسته بود که هیچ تراخی نیفتد و هیچ معصیت نرود از وی، و روا بود که ولی فعیل بود بمعنی مفعول چون قتیل بمعنی مقتول بود بدان معنی که حق تَعالی متولّی او بود و نگاه دار او، از وی طاعت می آید و ویرا خذلان نیافریند که قادر بود بر معصیت و توفیق او دائم دارد که قدرت است بر طاعت چنانک خدای تعالی میگوید و هُوَ یَتَوَلَّی الصّالِحینَ.
اطلاعات
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پس این کرامات باشد که اجابت دعایی بود و بود که طعامی پدید آید بوقت فاقت بی آنک سببی بود ظاهر یا بوقت تشنگی، آب پدیدار آید یا مسافتی دور بود آسان گردانند بریدن آن، بمدّتی نزدیک یا از دشمنی برهد یا از هاتفی آوازی یا خطابی شنود، یا آنچه بدین ماند از چیزها که نقض عادت بود.
هوش مصنوعی: این کرامات میتوانند نشانهای از اجابت دعا باشند. به عنوان مثال، ممکن است در زمان گرسنگی غذایی ناگهان پدیدار شود یا در هنگام تشنگی آبی پیدا شود. همچنین ممکن است مسافتی دور به آسانی پیموده شود، یا فردی از دشمنی نجات یابد. گاهی هم ممکن است شخصی صدایی یا پیامی از منبعی ناشناخته بشنود، و کلیت این موارد نشاندهنده رویدادهایی است که برخلاف عادت معمول اتفاق میافتند.
و بدانک بسیارست از مقدورات که امروز بقطع دانیم که آن نشاید که کرامات اولیا بود و آن بضرورت توان دانست یا مانند ضرورت یکی از آن آنکه مردی پدید آید که او را مادر و پدر نبود یا جمادی بهیمۀ گردد یا حیوانی و امثال این بسیار بود.
هوش مصنوعی: باید توجه داشته باشیم که بسیاری از امکانات وجود دارند که امروز به وضوح میدانیم که نمیتوان آنها را به عنوان کرامتهای اولیا در نظر گرفت. این موضوع به شکلی ضروری قابل درک است، مانند نیاز به وجود مردی که پدر و مادر ندارد، یا یک جسم بیجان که به حیوان تبدیل شود، و از این قبیل موارد بسیار است.