در تقوی
قالَ اللبهُ تَعالی اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِنْدَاللهِ اَتْقیکُم. بوسعید خُدری گوید رَضِیَ اللّهُ عَنْهُ کی مردی بنزدیک پیغامبر صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وسَلَّمَ آمد گفت یا رسول اللّه مرا وصیّتی کن گفت بر تو بادا بتقوی که آن مجموع همه چیزها است بر تو بادا بجهاد که آن رهبانیّت مسلمانست. و بر تو بادا که بذکر خدای مشغول شوی که ترا نوری بود.
اَنَسْ رَضِیَ اللّهُ عَنْهُ گوید که پیغامبر علیه السّلام را گفتند یا محمّد آل تو کیست گفت هر که ترسگار تر و پرهیزگارتر است.
استاد امام رَحِمَهُ اللّهُ گوید تقوی جمع کردن چیزهاست و حقیقت تقوی پرهیزیدن است بطاعت خدای از عقوبت وی چنانک گویند فلان پوشیده گشت بسپر و اصل تقوی از شرک پرهیزیدن است، پس از آن پرهیزیدن از معصیتها و از بدیها پس از آن پرهیزیدن از شبه ها پس دست بداشتن از فضول. چنین شنیدم از استاد ابوعلی رَحِمَهُ اللّهُ و هر قسمتی را ازین بابیست و اندر تفسیر قول خدای آمدست اِتّقُواللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ طاعتی آرید کی اندران عصیان نبود و ذکری که فراموشی نبود و شکری که ناسپاسی نبود.
سهل بن عبداللّه گوید یاور نیست مگر خدای و دلیل نیست مگر مصطفی صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ و زاد نیست مگر تقوی و کار نیست مگر صبر کردن بر آن.
ابوبکر کتّانی گوید دنیا بر بلوی قسمت کردند و بهشت بر تقوی.
جُرَیْری گوید هر که تقوی را میان خویش و خدای تعالی حاکم نکند و مراقبت را، بکشف و مشاهدت نرسد.
نصرآبادی گوید تقوی آنست که بنده از هرچه دون خدایست بپرهیزد.
سهل گوید هر که خواهد که تقوی وی درست آید گو از همه گناهان دست بدار.
نصرآبادی گوید هر که با تقوی ملازمت کند آرزومند گردد بمفارقت دنیا از آنک خدای همی گوید وَلَلدّارُ الْآخِرَةُ خیرٌّ لِلذِّینَ یَتَّقُونَ. کسی دیگر میگوید هر که متحقّق گردد اندر تقوی خدای بر دل وی آسان کند از دنیا برگشتن.
ابوعبداللّه رودباری گوید تقوی دور بودنست از آنچه ترا دور کند از خدای.
ذوالنّون گوید متّقی آن بود کی ظاهر را آلوده نگرداند بمعارضات و باطن را بفضول و با خدای بر مقام اتّفاق ایستاده بود.
ابن عطا گوید تقوی را ظاهر و باطن است ظاهر وی نگاهداشتن حدّها است و باطن وی نیّت و اخلاص.
ذوالنّون گوید زندگانی نیست مگر با مردمان که دل ایشانرا آرزومند بود بتقوی و نشاط بود بذکر ایشانرا.
و گفته اند تقوی بر دو سه چیز دلیل بود به نیکوئی توکّل در آنچه اندر دست او نیست و نیکوئی رضا بدانچه یافته بود و نیکوئی صبر برآنچه از وی درگذرد.
طلق بن حبیب گوید تقوی عمل است بطاعت خدای بر نوری از خدای، از بیم عقوبت خدای. ابوحفص گوید اندر حلال محض است و بس.
ابوالحسین زنجانی گوید هر که سرمایۀ وی تقوی بود زبانها کند گردد از بسیاری سود او.
واسطی گوید تقوی آنست که از تقوی خویش متّقی بود یعنی از رؤیت آن.
و متّقی چون ابن سیرین بود چهل خنب روغن گاو خرید غلامی از آن وی موشی از خنبی بیرون آورد پرسید که این موش از کدام خنب بیرون آوردی، گفتند ندانیم آن چهل خنب روغن جمله بریخت.
و چون بویزید بود که به همدان تخم عصفر خرید چیزی از آن بسر آمد چون باز بسطام آمد دو مورچه ازو بیرون آمد با همدان شد و آن دو مورچه آنجا بنهاد.
و چنین حکایت کنند که بوحنیفه رَحِمَهُ اللّهُ اندر سایۀ درخت غریم خویش بننشستی گفتی در خبرست که هر قرضی کی از آن نفعی بتو رسد ربا بود.
و گویند بویزیذ با یاری جامه می شست بصحرا، این یار وی گفت جامه بدیوارها باز افکنیم گفت میخ اندر دیوار مردمان نتوان زد گفت از درختها فرو آویزیم گفت نه که شاخها بشکند گفت پس چه کنیم برین گیاهها بازافکنیم گفت نه که علف ستوران بود، بریشان پوشیده نکنیم، پشت بآفتاب کرد و پیراهن بر پشت افکند تا خشک شود.
بویزید اندر جامع شد عصا بر زمین فرو برد، پیر دیگر نیز عصا بزمین فرو برده بود عصاء بویزید، بر آن عصا افتاد پیر دو تا شد عصا بر گرفت بویزید بخانۀ آن پیر شد و حلالی خواست گفت بسبب عصای من بود کی تو پشت دو تا کردی.
عُتبةُ الغلام را دیدند که عرق ازو فرو می ریخت در زمستان گفتند این چه سبب است، گفت این جایگاهی است که اندرو بخدای عاصی شده ام پارۀ گل ازین دیوار باز کردم تا میهمان دست بدان بشست و از خداوند این دیوار حلالی نخواستم.
ابراهیم ادهم گوید شبی ببیت المقدّس بودم در زیر صخره، چون پارۀ از شب بگذشت، دو فریشته دیدم یکی فرا دیگر گفت کیست اینجا دیگر گفت ابراهیم ادهم گفت آنک خدای درجۀ کم گردانید از درجه هاء او گفت چرا گفت زیرا که ببصره بود خرما خرید، خرمائی ازان خرما فروش بر خرمای وی افتاد، و او برداشت ابراهیم گفت با بصره شدم و از آن مرد خرما خریدم و خرمائی برگرفتم و بر خرمای بقّال افکندم و باز ببیت المقدّس آمدم اندر زیر صخره شدم، چون پارۀ از شب بگذشت دو فریشته دیدم که از آسمان فرود آمدند یکی فرا دیگر گفت کیست اینجا آن دیگر گفت ابراهیم ادهم گفت او را باز جای خویش رسانیدند و آن درجه برداشتند.
گفته اند تقوی بر وجوه است تقوی عام از شرک بود و تقوی خاصّ از معاصی و تقوی اولیا از توسّل بافعال و تقوی انبیا علیهم السّلام از خداوند بود بخداوند.
امیرالمؤمنین علی کَرّمَ اللّهُ وَجْهَه گوید سادات مردمان اندر دنیا جوانمردانند و سادات مردمان اندر آخرت پرهیزگارانند.
ابواُمامه گوید رَضِیَ اللّهُ عَنْهُ که پیغامبر صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّم گفت هرکی اندر زنی نگرد، باوّل دیدار چشم فرا کند خدای تعالی او را عبادتی دهد که حلاوت آن اندر دل خویش بیابد.
محمّدبن عبداللّه فرغانی گوید جُنَیْد نشسته بود با روُیَمْ و جُرَیْری و ابن عطا، جنید گفت بنرهدآنک برهد مگر بصدق پناه بخدای بردن قالَ اللّهُ تَعالی و عَلَی الثَّلاثَةَ الَّذینَ خُلِّفُوا حَتّی اِذا ضاقَتْ عَلَیهِمُ الْارْضُ بِما رَحُبَتْ و ضَاقَتْ عَلَیْهِم.
روُیَمْ گفت بنرهدآنک برهد مگر بصدق تقوی قالَ اللّهُ تَعالی وَیُنَجِّی اللّهُ الَّذینَ اتَّقَوا بِمَفازَتِهِم.
جریری گفت بنرهدآنک برهد مگر بمراعات وفا قالَ اللّهُ تَعالی اَلَّذینَ یُوفونَ بِعَهْدِاللّهِ وَلا یَنْقُضُونَ الْمیثاقَ.
ابن عطا گفت بنرهدآنک برهد مگر بتحقیق حیا قالَ اللّهُ تَعالی اَلَمْ یَعْلَمْ بِاَنَّ اللّه یَرَی.
استاد امام ابوالقاسم رَحِمَهُ اللّهُ گوید بنرهدآنک برهد آنک برهد مگر بحکم و قضا قالَ اللّهُ تَعالی اِنَّ الَّذینَ سَبَقَتْ لَهُم مِنَّا الْحُسْنی اوُلئِکَ عَنْها مُبعَدُونَ.
برگردان به زبان ساده
در تقوی
هوش مصنوعی: در تقوی به معنای پرهیز از معاصی و کنترل نفس برای نیل به رستگاری و تقرب به خداوند است. این مفهوم شامل رعایت اصول اخلاقی، انجام فرایض دینی و دوری از چیزهایی است که موجب دور شدن از خدا میشوند. افراد با تقوا سعی میکنند در زندگی خود راه صحیح را انتخاب کرده و در تعاملات خود با دیگران محبت و انصاف را در نظر بگیرند. تقوی به عنوان یک ارزش والای انسانی محسوب میشود که به فرد کمک میکند در برابر چالشهای زندگی با استقامت و صداقت برخورد کند.
قالَ اللبهُ تَعالی اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِنْدَاللهِ اَتْقیکُم. بوسعید خُدری گوید رَضِیَ اللّهُ عَنْهُ کی مردی بنزدیک پیغامبر صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وسَلَّمَ آمد گفت یا رسول اللّه مرا وصیّتی کن گفت بر تو بادا بتقوی که آن مجموع همه چیزها است بر تو بادا بجهاد که آن رهبانیّت مسلمانست. و بر تو بادا که بذکر خدای مشغول شوی که ترا نوری بود.
هوش مصنوعی: خداوند فرموده است که گرامیترین شما نزد او پرهیزگارترین شماست. بوسعید خدری نقل میکند که مردی نزد پیامبر صلیاللهعلیهوآله آمد و از او درخواست وصیتی کرد. پیامبر فرمودند: «بر تو واجب است که تقویٰ پیشه کنی، زیرا تقویٰ کلید همه چیز است. همچنین بر تو واجب است که در جهاد شرکت کنی، چرا که این جهاد نماد رهبانیت مسلمانان است. و همچنین بر توست که به یاد خدا مشغول شوی، زیرا این کار برای تو نوری خواهد بود.»
اَنَسْ رَضِیَ اللّهُ عَنْهُ گوید که پیغامبر علیه السّلام را گفتند یا محمّد آل تو کیست گفت هر که ترسگار تر و پرهیزگارتر است.
هوش مصنوعی: انس رضی الله عنه نقل میکند که زمانی از پیامبر اسلام پرسیدند: "ای محمد، اهل بیت تو چه کسانی هستند؟" پیامبر پاسخ دادند: "هر کسی که پرهیزگارتر و پرهیزکارتر باشد."
استاد امام رَحِمَهُ اللّهُ گوید تقوی جمع کردن چیزهاست و حقیقت تقوی پرهیزیدن است بطاعت خدای از عقوبت وی چنانک گویند فلان پوشیده گشت بسپر و اصل تقوی از شرک پرهیزیدن است، پس از آن پرهیزیدن از معصیتها و از بدیها پس از آن پرهیزیدن از شبه ها پس دست بداشتن از فضول. چنین شنیدم از استاد ابوعلی رَحِمَهُ اللّهُ و هر قسمتی را ازین بابیست و اندر تفسیر قول خدای آمدست اِتّقُواللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ طاعتی آرید کی اندران عصیان نبود و ذکری که فراموشی نبود و شکری که ناسپاسی نبود.
هوش مصنوعی: استاد امام رحمهالله بیان میکند که تقوی به معنای جمعآوری چیزهاست و معنای واقعی آن پرهیز از نافرمانی خداوند به منظور در امان ماندن از عذاب اوست. بهگونهای که گفته میشود فلانی از آن چیز پوشیده شده است. ریشه تقوی جلوگیری از شرک و سپس پرهیز از گناهها و بدیهاست و پس از آن باید از شبهات دوری کرد و از زایدات نیز پرهیز داشت. من این مطالب را از استاد ابوعلی رحمهالله شنیدهام و هر یک از این بخشها خود بحثی جداگانه دارد. در تفسیر آیهای از قرآن نیز آمده است که باید تقوای خدا را به درستی رعایت کنیم، به طوری که در آن نافرمانی نباشد و ذکری باشد که فراموش نشود و شکرگذاری که ناسپاسی نباشد.
سهل بن عبداللّه گوید یاور نیست مگر خدای و دلیل نیست مگر مصطفی صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ و زاد نیست مگر تقوی و کار نیست مگر صبر کردن بر آن.
هوش مصنوعی: سهل بن عبداللّه میگوید: تنها یاریدهنده واقعی خداوند است و تنها دلیل و راهنما پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص) میباشد. همچنین، فقط تقوی (پرهيزکاری) میتواند ذخیرهی واقعی انسان باشد و تنها عملی که باید انجام داد، صبر در برابر سختیها و مشکلات است.
ابوبکر کتّانی گوید دنیا بر بلوی قسمت کردند و بهشت بر تقوی.
هوش مصنوعی: ابوبکر کتّانی میگوید که دنیا بین مردم به طور ناعادلانه تقسیم شده است، اما بهشت بر اساس تقوا و پرهیزگاری به افراد داده میشود.
جُرَیْری گوید هر که تقوی را میان خویش و خدای تعالی حاکم نکند و مراقبت را، بکشف و مشاهدت نرسد.
هوش مصنوعی: جرجری میگوید که هر کسی اگر تقوا را در رابطه با خودش و خداوند حاکم نسازد و به خود مراقبت نکند، به درک و مشاهدهی حقیقت نخواهد رسید.
نصرآبادی گوید تقوی آنست که بنده از هرچه دون خدایست بپرهیزد.
هوش مصنوعی: نصرآبادی بیان میکند که تقوا به این معناست که انسان باید از هر چیزی که از مقام خداوند پایینتر است، دوری کند.
سهل گوید هر که خواهد که تقوی وی درست آید گو از همه گناهان دست بدار.
هوش مصنوعی: هر کسی که میخواهد تقوای او درست باشد، باید از تمام گناهان پرهیز کند.
نصرآبادی گوید هر که با تقوی ملازمت کند آرزومند گردد بمفارقت دنیا از آنک خدای همی گوید وَلَلدّارُ الْآخِرَةُ خیرٌّ لِلذِّینَ یَتَّقُونَ. کسی دیگر میگوید هر که متحقّق گردد اندر تقوی خدای بر دل وی آسان کند از دنیا برگشتن.
هوش مصنوعی: نصرآبادی میگوید هر کسی که به تقوا پایبند باشد، به اینکه از دنیا جدا شود، آرزو پیدا میکند، زیرا خداوند میفرماید: "سرای آخرت برای پرهیزکاران بهتر است." فرد دیگری گفته است هر که در تقوا به حقیقت برسد، خداوند برای او برگشتن از دنیا را آسان میکند.
ابوعبداللّه رودباری گوید تقوی دور بودنست از آنچه ترا دور کند از خدای.
هوش مصنوعی: ابوعبداللّه رودباری میگوید: تقوی یعنی دوری از هر چیزی که تو را از خداوند دور کند.
ذوالنّون گوید متّقی آن بود کی ظاهر را آلوده نگرداند بمعارضات و باطن را بفضول و با خدای بر مقام اتّفاق ایستاده بود.
هوش مصنوعی: ذوالنون میگوید: شخص متقی کسی است که ظاهر خود را به مشکلات و معارضات آلوده نمیکند و باطنش را نیز به کارهای بیهوده مشغول نمیسازد. او در ارتباط با خداوند در حال یکدلی و اتحاد است.
ابن عطا گوید تقوی را ظاهر و باطن است ظاهر وی نگاهداشتن حدّها است و باطن وی نیّت و اخلاص.
هوش مصنوعی: ابن عطا میفرماید که تقوی دو جنبه دارد: یکی جنبهی ظاهری و دیگری جنبهی باطنی. جنبهی ظاهری تقوی به معنی رعایت حد و مرزهاست، در حالی که جنبهی باطنی آن شامل نیت و خلوص قلبی است.
ذوالنّون گوید زندگانی نیست مگر با مردمان که دل ایشانرا آرزومند بود بتقوی و نشاط بود بذکر ایشانرا.
هوش مصنوعی: ذوالنون میگوید: زندگی فقط با انسانها معنا دارد، کسانی که دلشان پر از آرزو و انگیزه تقوا و شادابی است و به یاد آنها هستیم.
و گفته اند تقوی بر دو سه چیز دلیل بود به نیکوئی توکّل در آنچه اندر دست او نیست و نیکوئی رضا بدانچه یافته بود و نیکوئی صبر برآنچه از وی درگذرد.
هوش مصنوعی: تقوی به چند چیز اشاره دارد: اول، نیکو بودن توکل بر خدا در مسائلی که در کنترل ما نیست؛ دوم، نیکو بودن راضی بودن به آنچه که به دست آوردهایم؛ و سوم، نیکو بودن صبر بر آنچه که از دست میدهیم.
طلق بن حبیب گوید تقوی عمل است بطاعت خدای بر نوری از خدای، از بیم عقوبت خدای. ابوحفص گوید اندر حلال محض است و بس.
هوش مصنوعی: طلق بن حبیب میگوید که تقوی به معنای انجام اعمالی مطابق با دستورات خداوند است، با نوری که از جانب او هدایت میشود و از ترس عذاب او. ابوحفص نیز میگوید که تقوی صرفاً در مورد حلال بودن اعمال است.
ابوالحسین زنجانی گوید هر که سرمایۀ وی تقوی بود زبانها کند گردد از بسیاری سود او.
هوش مصنوعی: ابوالحسین زنجانی میگوید که اگر فردی دارای تقوی باشد، زبانها نسبت به او به شکرانهی سود و نفعی که کسب کرده، به تحسین و تمجید خواهند پرداخت.
واسطی گوید تقوی آنست که از تقوی خویش متّقی بود یعنی از رؤیت آن.
هوش مصنوعی: تقوی به معنای این است که انسان نسبت به تقوای خود آگاه باشد و از آن مراقبت کند. یعنی فرد باید به مواردی که به تقوایش مربوط میشود توجه کند و از آنها آگاه باشد.
و متّقی چون ابن سیرین بود چهل خنب روغن گاو خرید غلامی از آن وی موشی از خنبی بیرون آورد پرسید که این موش از کدام خنب بیرون آوردی، گفتند ندانیم آن چهل خنب روغن جمله بریخت.
هوش مصنوعی: ابن سیرین شخص متقی و باتقوایی بود که چهل ظرف روغن گاو خرید. وقتی غلامی از یکی از این ظروف موش کوچکی بیرون آورد، از او پرسیدند که این موش از کدام ظرف خارج شده است. غلام پاسخ داد که نمیداند و در نتیجه تمامی چهل ظرف روغن ریخته شد.
و چون بویزید بود که به همدان تخم عصفر خرید چیزی از آن بسر آمد چون باز بسطام آمد دو مورچه ازو بیرون آمد با همدان شد و آن دو مورچه آنجا بنهاد.
هوش مصنوعی: وقتی بویزید به همدان رفت و دانههای زعفران خرید، اتفاقی برایش پیش آمد و بعد که به بسطام برگشت، دو مورچه از او خارج شدند و به سمت همدان رفتند و در آنجا ماندند.
و چنین حکایت کنند که بوحنیفه رَحِمَهُ اللّهُ اندر سایۀ درخت غریم خویش بننشستی گفتی در خبرست که هر قرضی کی از آن نفعی بتو رسد ربا بود.
هوش مصنوعی: روایت شده است که بوحنیفه رحمةاللهعليه در سایه درختی نشسته بود و گفت: از نظر شریعت، هر قرضی که از آن نفعی به انسان برسد، ربا محسوب میشود.
و گویند بویزیذ با یاری جامه می شست بصحرا، این یار وی گفت جامه بدیوارها باز افکنیم گفت میخ اندر دیوار مردمان نتوان زد گفت از درختها فرو آویزیم گفت نه که شاخها بشکند گفت پس چه کنیم برین گیاهها بازافکنیم گفت نه که علف ستوران بود، بریشان پوشیده نکنیم، پشت بآفتاب کرد و پیراهن بر پشت افکند تا خشک شود.
هوش مصنوعی: در یک روز، بویزیذ در صحرا با کمک دیگری مشغول شستن لباسش بود. یار او پیشنهاد کرد که لباسها را به دیوارها بیندازند تا خشک شوند، ولی بویزیذ توضیح داد که نمیتوان لباسها را به دیوار مردم آویزان کرد. سپس آنها به فکر آویزان کردن لباسها از درختها افتادند، اما بویزیذ گفت که ممکن است شاخهها بشکنند. پس از آن، پیشنهاد کردند که لباسها را روی گیاهان بیندازند، اما بویزیذ مخالفت کرد و گفت که آنها نمیتوانند غذای دامها را بپوشانند. در نهایت، بویزیذ تصمیم گرفت که لباسش را پشت به آفتاب بیندازد و آن را روی پشتش قرار دهد تا خشک شود.
بویزید اندر جامع شد عصا بر زمین فرو برد، پیر دیگر نیز عصا بزمین فرو برده بود عصاء بویزید، بر آن عصا افتاد پیر دو تا شد عصا بر گرفت بویزید بخانۀ آن پیر شد و حلالی خواست گفت بسبب عصای من بود کی تو پشت دو تا کردی.
هوش مصنوعی: بویزید در جمعی ایستاده بود و عصایش را به زمین زد. پیر دیگری نیز عصایش را به زمین کوبید و بویزید بر آن عصا افتاد. پیر به دو نیم شد و عصایش را برداشت. سپس بویزید به خانۀ آن پیر رفت و عذرخواهی کرد و گفت این به خاطر عصای من بود که تو به دو نیم شدی.
عُتبةُ الغلام را دیدند که عرق ازو فرو می ریخت در زمستان گفتند این چه سبب است، گفت این جایگاهی است که اندرو بخدای عاصی شده ام پارۀ گل ازین دیوار باز کردم تا میهمان دست بدان بشست و از خداوند این دیوار حلالی نخواستم.
هوش مصنوعی: عُتبه پسرک را دیدند که در زمستان عرق میریزد. از او پرسیدند چرا اینطور است. او گفت: "این مکانی است که در آن به خدا نافرمانی کردم و تکهای از گل این دیوار را برداشتم تا مهمان بتواند دستش را بشوید و من از خداوند در مورد این دیوار چیزی نخواستم."
ابراهیم ادهم گوید شبی ببیت المقدّس بودم در زیر صخره، چون پارۀ از شب بگذشت، دو فریشته دیدم یکی فرا دیگر گفت کیست اینجا دیگر گفت ابراهیم ادهم گفت آنک خدای درجۀ کم گردانید از درجه هاء او گفت چرا گفت زیرا که ببصره بود خرما خرید، خرمائی ازان خرما فروش بر خرمای وی افتاد، و او برداشت ابراهیم گفت با بصره شدم و از آن مرد خرما خریدم و خرمائی برگرفتم و بر خرمای بقّال افکندم و باز ببیت المقدّس آمدم اندر زیر صخره شدم، چون پارۀ از شب بگذشت دو فریشته دیدم که از آسمان فرود آمدند یکی فرا دیگر گفت کیست اینجا آن دیگر گفت ابراهیم ادهم گفت او را باز جای خویش رسانیدند و آن درجه برداشتند.
هوش مصنوعی: ابراهیم ادهم میگوید شبی در بیتالمقدس نشسته بودم و زیر سایهی یک صخره قرار داشتم. بعد از گذشتن بخشی از شب، دو فرشته را دیدم که یکی از آنها از دیگری پرسید: "کی اینجاست؟" و دیگری جواب داد: "ابراهیم ادهم". سپس فرشته اول گفت: "خداوند او را از مقامش کم کرده"، و فرشته دوم پرسید: "چرا؟" پاسخ داد: "چون او در بصره خرما خرید و یکی از خرماها به خرمای خریداریشدهاش افتاد و او آن را برداشت". ابراهیم در ادامه گفت: "به بصره رفتم و خرما خریدم و یکی از خرماها را به خرماهای خودم انداختم و دوباره به بیتالمقدس برگشتم و در زیر صخره نشستم. بعد از مدتی، دو فرشته را دیدم که از آسمان نازل شدند. یکی از آنها پرسید: 'کی اینجاست؟' و دیگری دوباره جواب داد: 'ابراهیم ادهم.' سپس فرشتگان او را به مقامش بازگرداندند و درجهاش را بالا بردند."
گفته اند تقوی بر وجوه است تقوی عام از شرک بود و تقوی خاصّ از معاصی و تقوی اولیا از توسّل بافعال و تقوی انبیا علیهم السّلام از خداوند بود بخداوند.
هوش مصنوعی: تقوا به صورتهای مختلفی تقسیمبندی شده است. تقوای عمومی به معنای دوری از شرک است، تقوای خاص به معنای خودداری از گناهان و تقوای اولیای الهی به معنای استفاده از اعمال نیک برای نزدیکی به خداوند است. همچنین، تقوای انبیا به ارتباط مستقیم و نزدیک با خداوند اشاره دارد.
امیرالمؤمنین علی کَرّمَ اللّهُ وَجْهَه گوید سادات مردمان اندر دنیا جوانمردانند و سادات مردمان اندر آخرت پرهیزگارانند.
هوش مصنوعی: امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرمایند که سادات در دنیا انسانهای جوانمرد و شجاع هستند و در آخرت، از پرهیزکاران محسوب میشوند.
ابواُمامه گوید رَضِیَ اللّهُ عَنْهُ که پیغامبر صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّم گفت هرکی اندر زنی نگرد، باوّل دیدار چشم فرا کند خدای تعالی او را عبادتی دهد که حلاوت آن اندر دل خویش بیابد.
هوش مصنوعی: ابواُمامه نقل میکند که پیامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: هر کس به زنی نگاه کند و در اولین دیدار، چشمانش را به او بدوزد، خداوند به او عبادتی عطا میکند که شیرینی آن را در دلش احساس خواهد کرد.
محمّدبن عبداللّه فرغانی گوید جُنَیْد نشسته بود با روُیَمْ و جُرَیْری و ابن عطا، جنید گفت بنرهدآنک برهد مگر بصدق پناه بخدای بردن قالَ اللّهُ تَعالی و عَلَی الثَّلاثَةَ الَّذینَ خُلِّفُوا حَتّی اِذا ضاقَتْ عَلَیهِمُ الْارْضُ بِما رَحُبَتْ و ضَاقَتْ عَلَیْهِم.
هوش مصنوعی: محمد بن عبداللّه فرغانی میگوید: جنید در کنار رویام، جریری و ابن عطا نشسته بود و گفت: «کسی که بخواهد نجات یابد، باید به صدق و راستی پناه ببرد و به خداوند روی آورد.» او به آیهای از قرآن اشاره کرد که میگوید: «و درباره سه نفر که ماندند (از جهاد) تا زمانی که زمین با همه وسعتش بر آنها تنگ شد و سختی را احساس کردند.»
روُیَمْ گفت بنرهدآنک برهد مگر بصدق تقوی قالَ اللّهُ تَعالی وَیُنَجِّی اللّهُ الَّذینَ اتَّقَوا بِمَفازَتِهِم.
هوش مصنوعی: در آستانه ی شهادت، حضرت خُداوند از حق و حقیقت سخن میگوید و تأکید میکند که تنها کسانی که با تقوا و صداقت زندگی کردهاند، نجات خواهند یافت و به سرزمین فلاح و رستگاری دست مییابند.
جریری گفت بنرهدآنک برهد مگر بمراعات وفا قالَ اللّهُ تَعالی اَلَّذینَ یُوفونَ بِعَهْدِاللّهِ وَلا یَنْقُضُونَ الْمیثاقَ.
هوش مصنوعی: جریر گفت: «آنگاه ارزش دارد که بر وفاداری خود پایبند باشد.» خداوند متعال فرمود: «آنهایی که به عهد خدا وفا میکنند و قرارداد را نمیشکنند، مورد ستایش قرار میگیرند.»
ابن عطا گفت بنرهدآنک برهد مگر بتحقیق حیا قالَ اللّهُ تَعالی اَلَمْ یَعْلَمْ بِاَنَّ اللّه یَرَی.
هوش مصنوعی: ابن عطا گفت: آیا کسی که برمیخیزد، برمیخیزد مگر آنکه حیا داشته باشد؟ سپس به آیهای اشاره کرد که خداوند میفرماید: آیا نمیداند که خداوند او را میبیند؟
استاد امام ابوالقاسم رَحِمَهُ اللّهُ گوید بنرهدآنک برهد آنک برهد مگر بحکم و قضا قالَ اللّهُ تَعالی اِنَّ الَّذینَ سَبَقَتْ لَهُم مِنَّا الْحُسْنی اوُلئِکَ عَنْها مُبعَدُونَ.
هوش مصنوعی: استاد امام ابوالقاسم رحمهالله میفرماید: هر کسی که از پیش به رحمت و نعمت خداوند رسیده باشد، به دور از عذاب و سختیها خواهد بود. خداوند متعال در آیهای میفرماید: کسانی که برای آنها پیشیگیری از ما در نعمتها و خوبیها شده است، از عذاب و عواقب ناخوشایند دور خواهند ماند.