گنجور

بخش ۷۹ - ابوالقاسم ابراهیم بن محمّد النصر آبادی

و از ایشان بود ابوالقاسم ابراهیم بن محمّدالنصر آبادی، پیر خراسان بود اندر وقت خویش صحبت شبلی و ابوعلی رودباری و مرتعش کرده بود و بمکّه مجاور بود اندر سنۀ ستّ و ستّین و ثلثمایه و وفاة او آنجا اندر سنۀ سبع و ستین و ثلثمایه و بحدیث عالم بود و روایتهاء بسیارش بود.

از شیخ ابوعبداللّه سلمی شنیدم که نصرآبادی گفت چون ترا خبری پدیدار آید از حق نگر تا ببهشت و دوزخ نگری چون از آن حال بازگردی تعظیم آنچه خدای بزرگ کرده است بجای آری.

از محمّدبن الحسین شنیدم که نصرآبادی را پرسیدند که بعضی از مردمان با زنان می نشینند و میگویند ما معصومیم اندر دیدار ایشان گفت تا این تن برجای بود امر و نهی بر او بود و از وی برنخیزد و حلال و حرام را حساب بود و دلیری نکند بر شبهتها الّا آنک از حرمت اعراض کرده باشد.

محمّدبن الحسین گفت نصرآبادی گفت اصل تصوّف ایستادنست بر کتاب و سنّت و دست بداشتن هوا و بدعت و تعظیم و حرمت پیران و خلق را معذور داشتن و بر وردها مداومت کردن و رخصت ناجستن و تأویلها نا کردن.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و از ایشان بود ابوالقاسم ابراهیم بن محمّدالنصر آبادی، پیر خراسان بود اندر وقت خویش صحبت شبلی و ابوعلی رودباری و مرتعش کرده بود و بمکّه مجاور بود اندر سنۀ ستّ و ستّین و ثلثمایه و وفاة او آنجا اندر سنۀ سبع و ستین و ثلثمایه و بحدیث عالم بود و روایتهاء بسیارش بود.
هوش مصنوعی: از جمله شخصیت‌های مهم در آن زمان، ابوالقاسم ابراهیم بن محمّد النصر آبادی بود که در خراسان زندگی می‌کرد. او در دوران خود با شخصیت‌هایی مانند شبلی و ابوعلی رودباری ارتباط داشت و تأثیر زیادی بر جوانان گذاشته بود. ابراهیم به مکه رفت و در آنجا اقامت گزید. او در سال 336 هجری (هجرت) وفات یافت و فردی عالم و دارای روایات بسیار بود.
از شیخ ابوعبداللّه سلمی شنیدم که نصرآبادی گفت چون ترا خبری پدیدار آید از حق نگر تا ببهشت و دوزخ نگری چون از آن حال بازگردی تعظیم آنچه خدای بزرگ کرده است بجای آری.
هوش مصنوعی: شیخ ابوعبدالله سلمی نقل می‌کند که نصرآبادی گفته است وقتی که خبری از حقیقت به تو رسید، فقط به بهشت و دوزخ نگاه نکن. زمانی که از آن حالت برمی‌گردی، باید نسبت به چیزی که خداوند بزرگ انجام داده، احترام و ارادت نشان دهی.
از محمّدبن الحسین شنیدم که نصرآبادی را پرسیدند که بعضی از مردمان با زنان می نشینند و میگویند ما معصومیم اندر دیدار ایشان گفت تا این تن برجای بود امر و نهی بر او بود و از وی برنخیزد و حلال و حرام را حساب بود و دلیری نکند بر شبهتها الّا آنک از حرمت اعراض کرده باشد.
هوش مصنوعی: محمد بن حسین از نصرآبادی پرسید که چرا برخی از مردان با زنان می نشینند و ادعا می‌کنند که در دیدار با آنان معصوم هستند. نصرآبادی پاسخ داد که تا زمانی که این جسم وجود دارد، دستورها و نهی‌ها بر او واجب است و از او برنمی‌خیزد. او باید به حلال و حرام توجه کند و در مواجهه با شبهات جرأت نکند، مگر اینکه از حرمت اعراض کند.
محمّدبن الحسین گفت نصرآبادی گفت اصل تصوّف ایستادنست بر کتاب و سنّت و دست بداشتن هوا و بدعت و تعظیم و حرمت پیران و خلق را معذور داشتن و بر وردها مداومت کردن و رخصت ناجستن و تأویلها نا کردن.
هوش مصنوعی: محمّدبن الحسین فرمود که نصرآبادی گفت: اساس تصوف بر پایه‌های کتاب و سنت استوار است و باید از خواسته‌های نفسانی و نوآوری‌های نادرست دوری کرد، همچنین باید به بزرگترها احترام گذاشت و به دیگران عذر بدهیم. علاوه بر این، باید به انجام اوراد و دعاها ادامه دهیم و از رخصت‌های غیرمجاز پرهیز کنیم و به تأویل‌های نادرست پرداخته نشود.