بخش ۵۹ - ابویعقوب اسحق بن محمّد النهرجوری
و از ایشان بود ابویعقوب اسحق بن محمّدالنهرجوری صحبت ابوعمر و مکّی کرده بود و آن بو یعقوب سوسی و جنید و پیران دیگر، بمکه مجاور بود. و وفاة او هم آنجا بود اندر سنه ثلثین و ثلثمایه.
ابوالحسین احمدبن علی گوید نهرجوری گفت دنیا دریائی است و کنارۀ او آخرتست و کشتی اندرو تقویست و مردمان همه سفری اند.
ابوبکر رازی گوید از نهرجوری شنیدم که گفت مردی را دیدم اندر طواف یک چشم، و می گفت اَعوُذُ بِکَ مِنْکَ گفتم این چه دعاست گفت روزی نظری بشخصی کردم که مرا نیکو آمد همیدون تَوانچه دیدم که بر چشم من آمد و چشم من بریخت، آواز آمد که لطمۀ بلحظۀ، دیداری بطپانچۀ و اگر نیز نگری نیز خوری.
محمدبن الحسین گوید نهرجوری گوید فاضلترین کارها آنست کی بعلم پیوسته بود.
بخش ۵۸ - ابوبکر محمّد بن علی الکَتّانی: و از ایشان بود ابوبکر محمّدبن علی الکَتّانی رَحْمَةُ اللّهِ عَلَیهِ باصل بغدادی بود و صحبت جُنَید و خَرّاز و نوری کرده بود و بمکه مجاور بود تا آنگاه که فرمان یافت و وفاة او اندر سنۀ اثنین و عشرین و ثلثمایه بود.بخش ۶۰ - ابوالحسن علیّ بن محمّد المُزَیِّن: و ازین طایفه بود ابوالحسن علیّ بن محمّدالمُزَیِّن، بغدادی بود، از اصحاب سهل بن عبداللّه و جُنَیْد و طبقۀ وقت ایشان، بمکّه مجاور بود و وفات وی آنجا بود اندر سنۀ ثمان و عشرین و ثلثمایه، با ورع و بزرگ بود.
اطلاعات
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
و از ایشان بود ابویعقوب اسحق بن محمّدالنهرجوری صحبت ابوعمر و مکّی کرده بود و آن بو یعقوب سوسی و جنید و پیران دیگر، بمکه مجاور بود. و وفاة او هم آنجا بود اندر سنه ثلثین و ثلثمایه.
هوش مصنوعی: ابویعقوب اسحاق بن محمد نهرجوری درباره ابوعمر و مکی بحث کرده بود. او با سوسی، جنید و دیگر عالمان در مکه زندگی میکرد و در آنجا در سال سی و سه هجری وفات یافت.
ابوالحسین احمدبن علی گوید نهرجوری گفت دنیا دریائی است و کنارۀ او آخرتست و کشتی اندرو تقویست و مردمان همه سفری اند.
هوش مصنوعی: ابوالحسین احمدبن علی میگوید که دنیا مانند دریا است و کنارهاش آخرت قرار دارد. تقوا همچون کشتیای در این دریا است و همه انسانها در حال سفر هستند.
ابوبکر رازی گوید از نهرجوری شنیدم که گفت مردی را دیدم اندر طواف یک چشم، و می گفت اَعوُذُ بِکَ مِنْکَ گفتم این چه دعاست گفت روزی نظری بشخصی کردم که مرا نیکو آمد همیدون تَوانچه دیدم که بر چشم من آمد و چشم من بریخت، آواز آمد که لطمۀ بلحظۀ، دیداری بطپانچۀ و اگر نیز نگری نیز خوری.
هوش مصنوعی: ابوبکر رازی میگوید که از نهرجوری شنیدم که از دیدن مردی صحبت میکرد که در حال طواف یک چشم بود و میگفت: "به تو پناه میبرم." من پرسیدم این چه دعایی است و او پاسخ داد روزی به کسی نگاه کردم و آن شخص برایم بسیار خوشایند بود، ولی ناگهان چیزی بر چشمم افتاد و چشمم آسیب دید. سپس صدایی آمد و گفت: "تاثیر یک ضربه در یک لحظه، نگاهی که تغییر ایجاد میکند و اگر دوباره نگاه کنی آن آسیب را خواهی خورد."
محمدبن الحسین گوید نهرجوری گوید فاضلترین کارها آنست کی بعلم پیوسته بود.
هوش مصنوعی: محمد بن حسین میگوید نهرجوری گفته است که بهترین کارها آن است که به علم مربوط باشد.