گنجور

بخش ۲۳ - ابوصالح حَمْدون بن احمد بن عمارة القصّار نشابوری

و از این طایفه بود ابوصالح حَمْدون بن احمدبن عمارة القصّار نشابوری بود و مذهب ملامت از وی پراکنده شد بنشابور، صحبة محمّدبن سلم البادروسی کرده بود و صحبت ابوتراب نخشبی، وفات وی اندر سنۀ احدی و سبعین و مأتین بود.

حمدون را پرسیدند که روا بود مرد را سخن گفتن وا مردمان گفت چون متعیّن گردد بر وی اداء فریضۀ از فریضهای خدای اندر علم وی یا ترسد کی کسی اندر بدعت هلاک شود امید آنک خدایش برهاند.

هم او گوید هر کی پندارد کی نفس او بهتر است از نفس فرعون کبر آشکارا کرده باشد.

هم اوراست گفت تا بدانسته ام که سلطان را فراست بود اندر اسرار هرگز بیم سلطان از دلم خالی نبوده است.

هم او گوید هرگاه که مستی به بینی نگر وی را عیب نکنی کی نباید که بدان گرفتار گردی.

عبداللّه منازل گوید ابوصالح را گفتم مرا وصیّت کن گفت تا توانی از بهر دنیا خشم مگیر.

وی را دوستی بمرد و بر بالین وی بود چون او فرمان یافت چراغ بکشت گفتند اندرین وقت چراغ زیادة کنند گفت تا اکنون روغن چراغ آن او بود، اکنون نصیب ورثه است.

حمدون گوید هر کی اندر سیرت سلف نگرد تقصیر خویش بیند و واماندگی از درجهاء مردان.

هم او راست گفت هرچه خواهی که پوشیده بود از تو آنرا بر هیچ کس آشکارا مکن.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و از این طایفه بود ابوصالح حَمْدون بن احمدبن عمارة القصّار نشابوری بود و مذهب ملامت از وی پراکنده شد بنشابور، صحبة محمّدبن سلم البادروسی کرده بود و صحبت ابوتراب نخشبی، وفات وی اندر سنۀ احدی و سبعین و مأتین بود.
هوش مصنوعی: از این گروه، ابوصالح حَمْدون بن احمد بن عمارة القصّار از نشابور بود که مذهب ملامت را در نشابور گسترش داد. او با محمد بن سلم البادروسی رابطه داشت و همچنین با ابوتراب نخشبی معاشرت کرد. وفات او در سال ۲۰۱ هجری رخ داد.
حمدون را پرسیدند که روا بود مرد را سخن گفتن وا مردمان گفت چون متعیّن گردد بر وی اداء فریضۀ از فریضهای خدای اندر علم وی یا ترسد کی کسی اندر بدعت هلاک شود امید آنک خدایش برهاند.
هوش مصنوعی: حمدون را پرسیدند که آیا جایز است مردان سخن بگویند و او پاسخ داد: زمانی که بر کسی واجب باشد که یکی از فریضه‌های الهی را به مقداری که در علم اوست انجام دهد، یا اینکه از این بترسد که کسی به خاطر بدعتی هلاک شود، امید دارد که خدا او را نجات دهد.
هم او گوید هر کی پندارد کی نفس او بهتر است از نفس فرعون کبر آشکارا کرده باشد.
هوش مصنوعی: هر کسی که فکر کند نفس او از نفس فرعون بهتر است، به وضوح متکبر شده است.
هم اوراست گفت تا بدانسته ام که سلطان را فراست بود اندر اسرار هرگز بیم سلطان از دلم خالی نبوده است.
هوش مصنوعی: او گفت: «تا جایی که می‌دانم، سلطان در درک رازها توانایی دارد و هیچ‌گاه ترس از او از دل من بیرون نرفته است.»
هم او گوید هرگاه که مستی به بینی نگر وی را عیب نکنی کی نباید که بدان گرفتار گردی.
هوش مصنوعی: او می‌گوید زمانی که حال مستی به تو دست می‌دهد، نباید به عیب‌های دیگران توجه کنی و خودت را درگیر آنها کنی.
عبداللّه منازل گوید ابوصالح را گفتم مرا وصیّت کن گفت تا توانی از بهر دنیا خشم مگیر.
هوش مصنوعی: عبدالله منازل می‌گوید: به ابوصالح گفتم برای من وصیتی کن، او گفت: تا آنجا که می‌توانی در امور دنیوی خشم خود را کنترل کن.
وی را دوستی بمرد و بر بالین وی بود چون او فرمان یافت چراغ بکشت گفتند اندرین وقت چراغ زیادة کنند گفت تا اکنون روغن چراغ آن او بود، اکنون نصیب ورثه است.
هوش مصنوعی: دوستی از او فوت کرد و در کنار او بود. زمانی که او دستور داد چراغ را خاموش کنند، گفته شد که در این لحظه چراغ را زیاد کنند. او جواب داد که تا الان روغن چراغ متعلق به آن فرد بود، اما حالا این حق به وراث او رسیده است.
حمدون گوید هر کی اندر سیرت سلف نگرد تقصیر خویش بیند و واماندگی از درجهاء مردان.
هوش مصنوعی: حمدون می‌گوید هر کس که در رفتار و شیوه زندگی گذشتگان تأمل نکند، فقط کمبودهای خود را می‌بیند و از سطح عالی مردان فاصله می‌گیرد.
هم او راست گفت هرچه خواهی که پوشیده بود از تو آنرا بر هیچ کس آشکارا مکن.
هوش مصنوعی: او به تو گفته است که هر چیزی را که درباره‌اش به تو گفته و از تو پنهان بوده، هرگز آن را به هیچ‌کس نگوید و آشکار نکن.